هر کشور سنت ها و فرهنگ های خاص خود را دارد که برای مردم کشور های دیگر می تواند عجیب و غریب باشد و حتی مسخره. اما در دل این سنت ها چیزی هایی خوابیده است که ما نمی دانیم و حتی ممکن است که ریشه در تاریخ و عقاید مردم آن کشور داشته باشد .
امروز می خواهیم درباره رسوم عجیب اسپانیایی صحبت کنیم و چیزهای عجیبی که می توانیم با یادگیری زبان شیرین اسپانیایی درباره شان به زبان اسپانیایی مطلب بخوانیم.
سنت های عجیب اسپانیا:
مبارزه با گوجه فرنگی (Tomatina Tomato Fight):
مبارزه با گوجه فرنگی یکی از مشهورترین جشنواره های عجیب اسپانیا است. آماده سازی و کارهای آن از ساعت 6 صبح آخرین چهارشنبه آگوست شروع می شود. مسابقه پرتاب گوجه ساعت 11 ظهر شروع شده و راس ساعت 12 ظهر آن روز پایان می یابد.
قواعد مسابقه:
اشیاء سخت را به سمت هم پرتاب نکنید.
لباس دیگران را پاره یا پرت نکنید.
گوجهفرنگیها را قبل از انداختن له کنید، ضربه آن کمتر دردناک خواهد بود.
فاصله ایمنی از کامیون های حمل گوجه را رعایت کنید.
دویدن گاوها:
سنت اسپانیایی می گوید که گاو دوانی در شمال شرقی اسپانیا در اوایل قرن چهاردهم آغاز شد. گله دارانی که می خواستند حیوانات خود را از قایق ها یا از حومه شهر به مراکز شهرها برای فروش یا مسابقات گاوبازی حمل کنند، به راه آسانی برای جابجایی حیوانات خود نیاز داشتند. در حین حمل و نقل گاوها برای فروش آنها در بازار، صاحبان گاوها سعی می کردند که با استفاده از تاکتیک های ترس و هیجان، این روند را تسریع بخشند. پس از سال ها این تمرین حمل و نقل و عجله به یک مسابقه تبدیل شد ، زیرا جوانان سعی می کردند در مقابل گاوها مسابقه دهند و بدون اینکه به خودشان آسیبی برسد، این گاوها را به بازی بگیرند. هنگامی که محبوبیت این عمل عجیب افزایش یافت و بیشتر و بیشتر توسط جمعیت در حال گسترش شهرهای اسپانیا مورد توجه قرار گرفت، سنتی ایجاد شد و تا به امروز پابرجاست، که البته مخالفان بسیار زیادی در سرتاسر جهان دارد و حامیان حقوق حیوانات مخالف این مراسم هستند و آن را غیراخلاقی میدانند.
این چیزی است که امروز اسپانیایی ها از سابقه این مسابقه تعریف می کنند. برای دانستن تاریخچه دقیقتر آن نیاز به مطالعه و بررسی بیشتری است که در این مقاله نمی گنجد.
روز بی گناهان:
این روز نسخه اسپانیایی روز احمق آوریل (April Fools Day) است، با این تفاوت که در 28 دسامبر برگزار می شود. در قدیم کودکان خانه به خانه می رفتند و از صاحبان خانه ها شیرینی می خواستند. نانواها هم برای این درخواست کودکان راهی پیدا کردند و در این روز در کیک های خود نمک می ریختند!! اکثر این موارد اکنون جای خود را به فعالیتهای پیش پا افتاده تری داده است ، مانند چسباندن برش های کاغذی به پشت افراد و دیگر شوخی های عملی.
پرتاب آرد در جشنواره Els Enfarinats:
در روز بی گناهان در شهر ایبی ، والنسیا ، ساکنان به یکدیگر آرد می پاشند. شاید دلیل این کار در مه زمان از بین رفته باشد ولی خود این رسم همچنان برقرار است.
خوردن انگور در نیمه شب:
اگر شب سال نو در یک مکان عمومی در اسپانیا هستید ، متوجه خواهید شد که همه اطرافیان شما یک مشت انگور حمل می کنند و در نیمه شب همه آنها را می بلعند: یکی برای هر صدای زنگ. به ازای هر انگوری که می خورید، یک ماه خوش شانسی در سال آینده خواهید داشت.
سخن پایان
در تمام کشورهایی که قرنهاست پابرجا هستند، فرهنگ ها مراسم و آداب و رسومی هست که برای مخاطبان از فرهنگهای دیگر جالب، عجیب یا غیرقابل قبول هستند. در تعدادی از مراسمها و سنتهایی که از اسپانیا نقل شد نیز همینطور است. می توان با مطالعه کتابهایی از نویسندگان بزرگ اسپانیایی و نیز مطالعه تاریخ اسپانیا به این پی برد که دلیل برگزاری این مراسمها به این شکل چه بوده است، مردم اسپانیا چه تغییراتی در طی قرن ها کرده اند و دولت های حاکم بر این کشور از زمانی که یک کشور اشغالگر بوده اند تا امروز چه اقدامی کرده اند. بهترین و دست اول ترین منابع، آنهایی است که به زبان اسپانیایی موجود است.
برای شروع یک سفر در تاریخ، ماژورین اسپانیا اسپانیایی را به شما آموزش می دهد.
از زمانی که فیلم به وجود آمد تا به امروز شاهکار هایی را دیدیم که باعث انقلابی در خود شده است. بسیاری از این فیلم ها را اگر با زبان اصلی ببینیم باعث یاد گرفتن زبان آنها می شویم و باعث بهتر فهمیدن موضوع اصلی فیلم می شوید و باعث این می شود که با نوع زندگی ادم ها در جاهای مختلف آشنا شویم.
یکی از شیرین ترین زبانها، زبان فرانسوی است. زبانی آهنگین که شباهت حروفش به حروف انگلیسی، از استقلال آن کم نمی کند. یادگیری و همچنین آموزش زبان فرانسوی نیازمند تلاش و حوصله فراوان است تا اینکه زبان آموز به جایی برسد که بتواند کم کم روی پای خود بایستد و متن و محتوای مطالبی که به زبان فرانسوی می خواند را درک کند. یکی از چیزهایی که در آموزش زبان و یادگیری زبان بسیار کمک کننده است، خواندن کتاب و تماشای فیلم است. بیایید با هم چند تا از فیلمهای محبوب فرانسوی را مرور کنیم. آیا شما آنها را تماشا کرده اید؟ و اگر پاسختان مثبت است، آنها را به چه زبانی دیده اید؟
معرفی سه فیلم فرانسوی:
عنوان: آملی (AMELIE)
کارگردان: ژان-پیر ژونه
سال ساخت: ۲۰01
آملی پولن دختری متولد سال 1974 است و توسط والدین عجیب و غریبی پرورش یافته که به اشتباه تصور می کنند او عارضه قلبی دارد و تصمیم می گیرند به او در خانه آموزش دهند. آملی برای کنار آمدن با تنهایی خود دارای تخیل فعال و شخصیتی پر جنب و جوش است. وقتی او شش ساله است ، مادرش ، آماندین ، هنگامی که یک گردشگر کانادایی از پشت بامی بیرون می پرد و بر او فرود می آید، کشته می شود. در نتیجه ، پدرش رافائل بیشتر و بیشتر از جامعه کنار می رود. آملی در سن 18 سالگی خانه را ترک می کند و به عنوان پیشخدمت در کافه ای مشغول به کار می شود.
در آگوست 1997 او به طور تصادفی یک جعبه فلزی قدیمی از یادگاری های دوران کودکی پسری را پیدا می کند. این جعبه نشان می دهد که آن پسر چند دهه قبل در آپارتمان آملی زندگی می کرده است. آملی تصمیم می گیرد او را پیدا کند و جعبه را به او بازگرداند. او به خودش قول می دهد که اگر او را خوشحال کند ، زندگی خود را وقف شاد کردن دیگران نماید
عنوان: پنهان (CACHÉ)
کارگردان: میشائیل هانکه
سال ساخت: 2005
یک زوج مرفه پاریسی ، آن و ژرژ لوران ، یک نوار ویدئویی را در املاک خود پیدا می کنند. فیلم نشان می دهد محل سکونت آنها ساعت ها تحت فیلمبرداری بوده و از اینجا متوجه می شوند که تحت نظر هستند. آنها علت موضوع را نمی فهمند و مردد هستند که آیا این کار دوستان پسر 12 ساله شان است، یا کار طرفداران ژرژ ، که مجری یک برنامه تلویزیونی است.
فیلم دومی به دست آنان می رسد، همراه با یک نقاشی کودکانه از فردی که از دهانش خون جاری است. تصویر های مشابهی نیز به محل کار ژرژ و مدرسه پسرشان ارسال می شود. آنها با ناراحتی به پلیس مراجعه می کنند ولی پلیس می گوید که این فیلم ها را نمی توان بعنوان چیز خطرناکی تلقی کرد. شبی که آنها یک مهمانی برپا کرده اند، فیلم دیگری به دستشان می رسد با نقاشی مرغی که از گردنش خون جاری است
عنوان: بینوایان (LES MISÉRABLES)
کارگردان: تام هوپر
سال ساخت: 2012
فیلم موزیکال انگلیسی زبان که فرانسه سال 1815 را به تصویر می کشد. داستان این فیلم برگرفته از رمان بینوایان ویکتور هوگو است.
زندانی فرانسوی ژان والژان پس از طی دوران حبس 19 ساله خود، به جرم سرقت نان برای خواهرزاده اش، از زندان تولون آزاد می شود. وضعیت مشروط آزادی وی مانع از یافتن کار یا محل اقامتی برای او می شود ، اما اسقف مهربانی به او پناه می دهد. والژان تعدادی از ظروف نقره وی را می دزدد و توسط پلیس دستگیر می شود ، ولی اسقف ادعا می کند که نقره ها را خودش به والژان داده است و حتی والژان فراموش کرده که باقی آنها را هم با خود ببرد. در نتیجه والژلان آزاد می شود. سپس اسقف به او می گوید که از آن نقره ها برای آغاز یک زندگی صادقانه استفاده کند... والژان هویت جدیدی برای خود انتخاب می کند و تصمیم به کمک به دیگران می گیرد، با عنوان شهردار مادلن.
هشت سال بعد ، والژان صاحب کارخانه ای شده و شهردار مونترویل ، پاسکاله است. تا اینکه ژاور ، که قبلاً نگهبان زندان تولون بوده ، به عنوان رئیس پلیس جدید منصوب می شود. یک روز ژاور می بیند که شهردار مادلن چطور کارگری را که زیر گاری گیر کرده نجات می دهد، به هویت واقعی او شک می کند، چون تنها یک نفر بوده که چنین قدرتی داشته، ژان والژان...
سخن آخر:
شما کدامیک از این فیلمها را دیده اید؟ کدام یک را بیشتر دوست داشتید؟ کدامیک را برای آشنایی بیشتر با زبان فرانسوی به دیگران توصیه می کنید؟
اگر یادگیری زبان فرانسه، یکی از علایق شماست یا حتی به دلیل شرایط کاریتان یکی از کارهای لازم برایتان است، می توانید با شرکت در کلاسهای آموزش زبان فرانسه ماژورین، از کلاسهای مدرسین با تجربه بهره مند شوید و به این علاقه یا الزام پاسخ دهید.
همیشه یه شبه پولدار شدن آرزوی همه مردم جهان است ولی این آرزو خیلی سخت است و حتی غیر ممکن.در جامعه امروزی که اختلافات طبقاتی زیاد شده که مردمی که از نظر مالی مشکل دارن حاضر هستن هر کاری بکنند تا پولدار شوند فیلم کره ای بازی ماهی مرکب که این روز ها ها سر و صدا کرده است این مسئله رو به خوبی نشان داده است..
این مجموعه بر روی مسابقه ای تمرکز می کند که در آن 456 بازیکن، از قشرهای مختلف اجتماعی -اما هر کدام بدهکار- به صورتی باور نکردنی در بازی هایی با عواقب مرگبار ایفای نقش می کنند تا برنده مبلغ 45.6 میلیارد پوند جایزه شوند!! هوانگ این ایده را بر اساس مبارزات اقتصادی خود در اوایل زندگی و همچنین اختلاف طبقاتی موجود در کره جنوبی نوشته است. گرچه در این فیلمنامه در سال 2008 نوشته شده، اما از طرفی هم هوانگ نتوانست پشتیبانی برای فیلمنامه خود پیدا کند و هم شرایط اجتماعی طوری بود که این داستان نامانوس و غیرواقعی را نمی پذیرفت. تا اینکه حدود 10 سال بعد، در سال 2019 مورد توجه بخش توسعه برنامه های خارجی Netflix قرار گرفت. هوانگ هر 9 قسمت را خودش نوشته و کارگردانی کرده است.
خلاصهٔ داستان:
سونگ گی هون راننده ای است که از همسرش جدا شده و بدهی زیادی دارد. او برای بازی کردن در مجموعه ای از بازی های کودکان دعوت شده و به او وعده داده شده که در صورت برنده شدن، جایزه نقدی زیادی دریافت خواهد کرد. با پذیرش این پیشنهاد، او به مکانی نامعلوم منتقل می شود و خود را در میان 455 بازیکن دیگر می بیند که همگی بدهی های کلانی دارند. این بازیکنان می فهمند که حالا مجبور به ادامه این وضعیت هستند در حالی که همیشه تحت مراقبت افرادی هستند که ماسک به صورت زده اند و لباس سر تا پا صورتی پوشیده اند و آنچه بازی نامیده می شود توسط شخص جلودار نظارت می شود. بازیکنان به زودی این را هم متوجه می شوند که باخت در این بازی ها منجر به مرگ آنها می شود و هر مرگ 100 میلیون پوند به جایزه بزرگ اضافه می کند!! گی-هون با بازیکنان دیگر از جمله دوست دوران کودکی اش چو سانگ وو متحد می شود تا سعی کند از پیچ و خم های فیزیکی و روانی این معرکه جان سالم به در ببرد.
بازیگران اصلی:
اعداد داخل پرانتز نشان دهنده شماره اختصاص داده شده به شخصیت ها در فیلم است.
لی جونگ جه در نقش سونگ گی هون (456)، راننده و معتاد به قمار است. او با مادرش زندگی می کند و در تلاش است تا مخارج دخترش را تأمین کند. او برای تسویه بدهی های زیاد خود در بازی شرکت می کند.
پارک هه سو در نقش چو سانگ وو (218)، سرپرست تیم سرمایه گذاری در یک شرکت اوراق بهادار است. او جوانتر از گی هون است و دانشجوی با استعدادی بوده که در دانشگاه ملی سئول تحصیل کرده، اما اکنون به دلیل سرقت پول از مشتریانش تحت تعقیب پلیس است.
جونگ هو یون در نقش کانگ سائ بایوک (067)، فراری اهل کره شمالی که برای پرداخت هزینه های یک دلال وارد بازی می شود تا بقیه اعضای خانواده خود را که هنوز در آن سوی مرز هستند پیدا کند.
او یونگ سو در نقش او ایل نوم (001)، پیرمردی با تومور مغزی که به این معرکه آمده تا در دنیای خارج انتظار مرگ را نکشد.
هئو سون ته در نقش جانگ دوک سو (101)، گانگستری که برای تسویه بدهی های عظیم قمار خود وارد بازی می شود.
آنوپام تریپاتی در نقش عبدالعلی (199)، کارگر خارجی از پاکستان که پس از امتناع کارفرما از پرداخت حقوق ماهانه وی، برای هزینه های خانواده اش وارد بازی می شود.
کیم جو ریان در نقش او ایل نایو (212)، زنی مرموز که ادعا می کند فقیر است و فرزندش را به تنهایی بزرگ می کند.
وای ها جون در نقش هوانگ جون هو، یک افسر پلیس که به عنوان نگهبان برای پیدا کردن برادر گمشده خود وارد بازی می شود.
ساخت فیلم:
همانطور که گفته شد، هوانگ در سال 2008 هنگامی که در وضعیت بد مالی قرار داشته روی این فیلمنامه کار کرده است، یعنی وقتی که کتاب هایی مانند بازی دروغگو و آخرالزمان قمار: کایجی را می خوانده. هوانگ همان زمان درباره این داستان گفته "درک آن بسیار دشوار است و [خود داستان] عجیب است ". او همچنین گفته: "من می خواستم داستانی بنویسم که تمثیلی یا افسانه ای در مورد جامعه سرمایه داری مدرن باشد، چیزی که یک رقابت شدید را به تصویر میکشد، تا حدودی مانند رقابت شدید زندگی. اما من می خواستم که از شخصیت هایی استفاده کنم که همه ما در زندگی واقعی ملاقات کرده ایم."
در دهه 2010، Netflix شاهد رشد چشمگیری در تعداد مخاطبان خارج از آمریکای شمالی بود و شروع به سرمایه گذاری در تولیدات سایر مناطق از جمله کره کرد. در سال 2019 نتفلیکس به فیلمنامه هوانگ علاقه مند شد و در سپتامبر همان سال اعلام کرد که آنها کار هوانگ را به صورت یک سریال تولید می کنند.
هوانگ در مورد بازگشت خود به پروژه گفته: "این یک داستان غم انگیز است. اما دلیل بازگشت من به پروژه این است که جهان 10 سال پس از آن به مکانی تبدیل شده است که این داستانهای باورنکردنی نزاع برای بقا بسیار مناسب هستند، و من فهمیدم که این زمانی است که مردم این داستانها را جذاب و واقع بینانه می نامند."
هوانگ معتقد است که همه گیری COVID-19 در سال 2020 و 2021 بر نابرابری اقتصادی بین طبقات اجتماعی در کره جنوبی تأثیر گذاشته می گوید "همه این نکات این داستان را در مقایسه با یک دهه قبل برای مردم واقع گرایانه کرده است".
باور آن بسیار دشوار است ولی در طول 10 سال جهان و مردم، آن چنان تغییر کرده اند که آنچه تا چند سال پیش برای مردم "غیرقابل باور" و حتی "اغراق آمیز" بود، حالا با عنوان "واقع بینانه" توصیف می شود. مشکلات را آنچنان بر جوامع مستولی کرده اند که مردم حاضرند جان خود را به خطر بیندازند یا جان دیگران را بگیرند ولی به هدف برسند و بیننده انقدر غرق در نقشها و نور و تصاویر شده که این سوال اولیه را فراموش کرده که این قرار بود یک بازی باشد...
موسیقی در فرهنگ های و جامعه های بین الملل باعث نزدیک تر شدن به هم می کند. موسیقی امروزه تاثیر بسزایی در قلب و جان مردم دارد و احساسات آنها را بیان میکند. ممکن است که بعضی از گروه ها اسم ترانه که یک بار خوانده شده را در گروه خود بگذارند و مردم همیشه یاد آنها باشند.گروه نگریتا ایتالیا هم از آن گروه هایی است که اسم ترانه نگریتا رو خواندن و همون اسم رو روی گروهشون گذاشتن.
نگریتا:
این گروه پس از اجرایهای مختلف، با اجرای ترانه "Hey Negrita در سال 1992، نگرایتا نام گرفت. پس از چندین اجرا ، اولین آلبوم گروه ، با نام نگریتا ، در سال 1994 توسط Mercury و Black Out منتشر شد. تا سال 2014 ، نگریتا هشت آلبوم استودیویی منتشر کرده بود ، از جمله XXX در 1997 ، Reset در 1999 و HELLdorado در 2008. این گروه همچنین دو آلبوم تلفیقی Hey Negrita را در سال 2003 نگریتا و دژاوو (Déjà Vu ) را در سال 2013 منتشر کرد. Déjà Vu اولین آلبوم آنها بود که به صدر جدول آلبوم های ایتالیایی رسید.
این گروه سه بار نامزد دریافت جایزه بهترین بازی ایتالیایی در MTV Europe Music Awards برای در سالهای 1999 ، 2003 و 2005 شده است. در ژانویه 2012 ، آلبوم Reset آنها در لیست 100 آلبوم برتر ایتالیایی همه دوره ها که توسط نسخه ایتالیایی موسیقی رولینگ استون گرد آوری شده بود در رتبه 77 قرار گرفت.
با پیوستن روبرتو "زاما" زاماگنی به گروه، که به پائولو "پاو" برونی ، سزار "مک" پتریچیچ ، انریکو "دریگو" سالوی و فرانکو "فرانکی" لی کاسی پیوست، ساختار کلاسیک نگریتا به پایان رسید. سومین اجرای نگریتا در سال 1993 ، مقدمه ای برای اولین ضبط واقعی و بهانه ای برای اجرای بدون وقفه در همه کلوپ های آن منطقه بود. هنگامی که سرانجام آلبوم نگریتا وارد فروشگاه ها شد ، صحنه موسیقی ایتالیا دچار لرزشی شد: آلبومی با نوای و پر جنب و جوش گیتار و اشعار با پیامهای نافذ. چیزی که طبقه بندی آن در صحنه موسیقی ملی آن زمان دشوار است.
در موج شور و اشتیاق ، سال بعد نگریتا یک مینی آلبوم با عنوان Paradisi Per Illusi (پردیس متوهمان) را منتشر کرد ، که مرحله گذار را در گروه کاملاً به تصویر می کشید ، انگیزه های جدید در کار و بیش از هر چیز بار دیگر تاکید گروه بر اجراهای خوب زنده. تور پس از انتشار Paradisi Per Illusiis بسیار موفق بود. توری که آن را در سراسر ایتالیا اجرا کرد، اما مهمتر از همه اولین برنامه های خارج از کشور را اجراها نمود: فرانسه ، سوئیس و بلژیک.
پس از آن تورها و با کسب تجربیات در کشورهای دیگر و تثبیت وضعیت خود در داخل ایتالیا، نگریتا دست به کار تغییراتی شد. در اولین ایده ها برای آنچه که با نام XXX شناخته خواهد شد و در سال 1997 منتشر می شود، در مزرعه ای در توسکانی شکل می گیرد.
XXX اولین آلبومی است که از سفری فراتر از مرزهای ملی متولد شده است و نه تنها نشان دهنده بلوغ قطعی در سبک موسیقی و اشعار است ، بلکه در عین حال گروه شهر آریتزوی توسکانی را به ریشه های خود و به خلوص ملودیک باز می گرداند. کاری که شاید تعداد کمی در ایتالیا می توانستند آن را انجام دهند.
شصت هزار نسخه از این آلبوم در مدت کوتاهی به فروش رسیده است. جدیدترین تک آهنگ این آلبوم ، I Learned To Dream ، توسط آلدو ، جیووانی و جیاکومو در موسیقی متن و در صحنه ای بسیار دل انگیز از فیلم Three Men And One Gamba آورده شده است.
در سال 2000 ، نگریتا با Live In Alcatraz حاضر شد؛ یک اجرای بسیار ویژه با نورپردازی عالی که با همکاری نویسنده برنامه رادیو- تلویزیون آلکاتراس به نام دیگو کوگیا اجرا شد.
با توجه به آنکه کمی درباره سیر تشکیل و تکامل نگریتا صحبت کردیم، بیایید در اینجا بطور خلاصه به سوابق نگریتا بپردازیم:
XXX (1996-1998)
Reset and So is Life (1998-2000)
رادیو زامبی (2001)
هی! نگریتا (2003-2004)
انسان رویای پرواز و غلتیدن به جنوب را دارد (Man dreams of flying and Rolling South ) (2005-2006)
اجرای HELLdorado and Atlantico در 27 فوریه 2009 (2008-2009)
Damned live، Negrita Live (2011-2012)
Unplugged Tour 2013 and Déjà vu (2013-2014)
9 (2015-2016)
باشگاه قایقرانی صحرایی (2018)
پسران خوب هستند (2019- تا کنون)
آیا می دانستید اعضای کنونی نگریتا چه کسانی هستند و از چه تاریخی به گروه پیوستند؟
در 22 دسامبر 2018 ، گروه نگریتا به طور رسمی در فهرست شرکت کنندگان در شصت و نهمین دوره جشنواره آهنگ ایتالیایی سانرمو قرار گرفت. شانزده سال پس از اولین حضور و بیست و پنج بعد از انتشار اولین آلبوم ، گروه با آهنگ I Ragazzi Stanno Bene به سالن نمایش آریستون بازگشت و پیروزی خود را با آهنگ سانرمو ، به علاوه دو آهنگ منتشر نشده دیگر، در مجموعه ای با عنوان I Ragazzi Stanno Bene 1994-2019 که کل سفر گروه از مبدا تا امروز را دنبال کرده است، جشن گرفتند.
همیشه فرهنگ یک جامعه را می توان از موسیقی و کتاب ها و تاریخ اش شناخت. درست مثل تاریخ شوروی که مانوس شده است با کتاب و جنگ. درست است که در زمان شوروی کتاب های باشکوهی نوشته شد که ادبیات جهان رو فرا گرفت و باعث ارتقا فرهنگ دوران بعد از خود شد و باعث عاشق شدن مردم به کتاب خواندن شد.
در منابع مختلف از آثار متفاوت و بعضاً مشترکی از نویسندگان زبردست روسی بعنوان بهترین آثار ادبی روسیه یاد شده است. ما تلاش کردیم در اینجا تا حد امکان این آثار را بیاوریم.
نابالغ- نوشته دنیس فانویزین
نقل قول های کمدی قرن 18 ، نابالغ، که برجسته ترین اثر طنز دنیس فانویزین است ، به سرعت منبع بسیاری از اصطلاحات و ضرب المثل ها در ادبیات و زبان روسی شد. قهرمان اصلی ، میتروفانوشکا ، یک نجیب زاده خودخواه و تحصیل نکرده است. او هدف اصلی طنز فانویزین است. این کمدی بلافاصله پس از ظهور در صحنه تئاتر مسکو در سال 1783 ، مورد استقبال قرار گرفت. در همان زمان ، کاترین کبیر فانویزین را از انتشار سایر آثار ادبی منع کرد ، که این بهایی بود که فانویزین برای طنز گزنده اش در مورد زندگی روسیه پرداخت.
فغان از زیرکی-نوشته الکساندر گریبایدوف
الکساندر گریبایدوف ، سیاستمدار و نمایشنامه نویس ، صرفاً به عنوان نویسنده یک نمایشنامه ، فغان از زیرکی ، وارد تاریخ ادبیات روسیه شد. تک گویی های قهرمان اصلی این شاهکار ، چاتسکی ، اغلب در مدرسه با دل و جان یاد گرفته می شود. این نمایشنامه در قرن نوزدهم درگیری یک فرد تحصیلکرده که قادر به جلب رضایت یک جامعه ریاکار نیست را نشان می دهد. این نمایشنامه در سال 1824 به پایان رسید و به دلیل سانسور دولتی در سال 1833 منتشر شد. گریبایدوف انتشار کتاب فغان از زیرکی را ندید. او به عنوان سفیر در ایران در سال 1829 در سن 34 سالگی در جریان شورش ضد روسی در تهران به قتل رسید.
یوجین اونِگین- نوشته الکساندر پوشکین
الکساندر پوشکین درخشان ترین ستاره در شعر روسی ، پیشگام ژانر رمان در شعر بود ، که نمونه اش برجسته ترین اثر او، یوجین اونگین است. این داستان عاشقانه ناگوار بین اونِگین، یک مرد خوشحال و خسته از زندگی و تاتیانا، یک دختر طبقه متوسط روستایی است. او منتظر مردی است که عاشق او شود، اما وانگین در ابتدا او را جدی نمی گیرد. پوشکین زمان زیادی را صرف توصیف فرهنگ ، تاریخ و سنت های روسیه می کند. این رمان به درستی دائره المعارف زندگی قرن نوزدهم روسیه نامیده می شود و از همان ابتدا تا به امروز برای روس ها عزیز بوده است. مهمترین عناصر این رمان عبارتند از نامه معروف تاتیانا به اونگین ، توصیف مسکو ، کلماتی که به زیبایی طبیعی کشور اختصاص یافته و طنز و کنایه های نویسنده.
قهرمان عصر ما- نوشته میخائیل لرمونتوف
این رمان، داستان گریگوری پچورین ، افسر روسی است که در منطقه قفقاز در حال سفر و خدمت است. پچورین یکی از اعضای تحصیلکرده طبقه اشراف روسیه بوده و مردی بدبین ، پوچ گرا و مالیخولیایی است. او هیچ هدفی در زندگی ندارد و با مرگ بازی می کند و دیگران را به عنوان اسبابی برای آزمایش های بی رحمانه و لذت طلبانه می بیند. قهرمان لرمونتوف بعدها با بسیاری از شخصیتهای دیگر در ادبیات قرن 19 همراه شد. لرمونتوف به همراه پوشکین از بزرگترین شاعران روسیه محسوب می شوند.
نفوس مرده- نوشته نیکولای گوگول
نفوس مرده اثر نیکولای گوگول یکی از قدرتمندترین آثار ادبیات قرن نوزدهم روسیه است. با این حال ، نویسنده دنباله اثر را سوزاند و خود به زودی بر اثر بیماری روانی دار فانی را وداع گفت. افسانه ای وجود دارد که گوگول ایده رمان خود را از الکساندر پوشکین گرفته است. داستان درباره نجیب زاده ای فقیر به نام پاول چیچیکوف است ، که برای خرید رعیتهایی که فقط روی کاغذ وجود دارند ، به کشور سفر می کند و سپس با رهن دادن رعیتهایی مرده انگار که زنده هستند ، کلاهبرداری مالی می کند. سپس تصمیم میگیرد که وام بانکی بگیرد و... . سفرهای چیچیکوف واقعیت زندگی روستایی قرن نوزدهم روسیه و افراد مختلفی را که در آنجا زندگی می کنند بررسی می کند.
جنایت و مکافات- نوشته فئودور داستایوفسکی
جنایت و مکافات با بیش از 25 اقتباس سینمایی در سراسر جهان ، احتمالاً مشهورترین کتاب فئودور داستایوفسکی است. داستان بر معضل اخلاقی یک دانشجوی سابق متمرکز است: رودیون راسکولنیکوف، با این سوال که آیا او "موجودی لرزان" است یا خیر ، و آیا "حق" کشتن را دارد. او خود را با ناپلئون مقایسه می کند و فکر می کند که نیت خوب می تواند هر جنایتی را توجیه کند. او پیرزنی را که پول قرض می داده را می کشد و سپس در اثر ناراحتی خود، تسلیم پلیس می شود. امروزه در سن پترزبورگ ، جایی که رمان در آن اتفاق می افتد ، تورهای متعددی به زندگی راسکولنیکوف اختصاص داده شده است. او هنوز هم بخشی از بافت شهر است.
جنگ و صلح- نوشته لئو تولستوی
احتمالاً تعداد زیادی از روس ها نتوانسته اند چهار جلد کتاب جنگ و صلح را به پایان برسانند که اولین صفحات آن به زبان فرانسه نوشته شده است. با این وجود ، تقریباً همه در سنین بالاتر به آن برمی گردند. برخی خطوط مربوط به عشق را ترجیح می دهند ، در حالی که برخی دیگر از توصیفات جنگ علیه ناپلئون در سال های 1805-1812 لذت می برند. بدون شک جنگ و صلح یکی از مهمترین کتابها در ادبیات روسیه و جهان است. در زمان اتحاد جماهیر شوروی ، این کتاب بیشترین تعداد چاپ را با بیش از 360 میلیون نسخه در 312 ویرایش، در کل کشور داشت.
داستانهای کوتاه از آنتون چخوف
روس ها خواندن داستان های کوتاه چخوف را در اولین سالهای مدرسه شروع می کنند.
یکی از داستانهای مورد علاقه کودکان داستان "کشتانکا" سگی است که به اربابش وفادار بود و این داستان در قلب بسیاری از بچه ها جا دارد. داستانی کوتاه و پر از طنز و کنایه. داستانهای چخوف همیشه مورد علاقه دانش آموزان و بزرگسالان در روسیه بوده است. از جمله این موارد می توان به "ایونیچ"، "چاق و لاغر" و "سه گانه کوچک" اشاره کرد. نمایشنامه های چخوف شامل "مرغ دریایی" ، "عمو وانیا" ، "سه خواهر" و "باغ گیلاس" - معمولاً در سالهای بعدتر و در دبیرستان های روسیه مورد مطالعه قرار می گیرند.
دُن آرام- نوشته میخائیل شولوخوف
تألیف این کتاب ، که میخائیل شولوخوف برای آن برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1965 شد ، هنوز مورد بحث منتقدان ادبی است. برخی می گویند برای یک جوان 22 ساله امکان نوشتن چنین اثر استثنایی در این سن کم وجود ندارد. دست نویس شولوخف مدت ها است که از بین رفته اند ، که با توجه به اهمیت و طولانی بودن رمان، عجیب است. برخی از کارشناسان معتقدند که این رمان توسط فئودور کریوکوف ، افسر ارتش سفید نوشته شده است. حقیقت هر چه باشد ، این کتاب در مورد سرنوشت یک مرد در زمان انقلاب روسیه است که زندگی "دون قزاق" را توصیف می کند. این کتاب یکی از مهمترین کتابهای ادبیات قرن بیستم روسیه است.
یک روز در زندگی ایوان دنیسوویچ- نوشته الکساندر سولژنیتسین
آثار دیگر الکساندر سولژنیتسین، برنده جایزه نوبل (1970)، مدت ها در مدارس روسیه ممنوع بود. داستانها و رمانهای کوتاه این نویسنده فقط در اواخر دهه 1980 در دوران پرسترویکا به مدارس آمد. آنها بدترین شواهد از سرکوب های شوروی شدند. یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ ، که اولین بار در سال 1962 منتشر شد ، اکنون در مطالعه ادبیات قرن بیستم در هر کلاس دبیرستانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این کتاب، داستان یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ شوخوف ، زندانی در اردوگاه کارگری شوروی در دهه 1950 را روایت می کند. انتشار این کتاب عجیب بود زیرا اولین بار بود که سرکوب های استالین به صراحت توصیف می شد.
آنا کارنینا- نوشته لئو تولستوی
رمان آنا کارنینا فقط مربوط به آنا کارنینا نیست. داستان او - عاشقانه، ناامیدانه، غم انگیز - با داستان زندگی ظاهراً کسل کننده کنستانتین لوین در هم تنیده است. لوین مانند پیِر در جنگ و صلح ، شخصیتی بی دست و پا و دوست داشتنی است که در آسایش به دنیا آمده اما در عین حال دردمند است و به دنبال راهی معنادار برای ادامه زندگی است.
بر خلاف بسیاری از ازدواجهای دشوار یا ناموفق که در رمان به تصویر کشیده شده ، لوین با زنی که دوست دارد ازدواج می کند و اتحاد آنها یک رابطه شاد است. اما ، از آنجا که نویسنده این رمان تولستوی است ، "پس از آن به خوبی و خوشی زندگی کردند" وجود ندارد...
دکتر ژیواگو- نوشته بوریس پاسترناک
دکتر ژیواگو تقریباً هرگز منتشر نشد. این نسخه خطی که توسط اتحاد جماهیر شوروی سانسور شده بود ، به صورت قاچاق وارد ایتالیا شد ، جایی که توسط فلترینلی در سال 1957 منتشر شد. سال بعد جایزه نوبل ادبیات به پاسترناک اهدا شد.
اگر فکر می کنید موضوع این داستان را از طریق فیلم آن می دانید ، دوباره فکر کنید. داستان لارا و یوری ژیواگو یکی از بزرگترین داستان های عاشقانه ای است که تاکنون نوشته شده است ، اما رمان دکتر ژیواگو چیزی فراتر از این رابطه است. بیشتر از آنکه پاسترناک نشان دهد که منظور از قرار دادن ملت خود در مقابل خود و در مقابل دیگران چیست، قوی ترین یادآوری را می کند و آن این است که آزادی شخصی را نباید بی اهمیت تلقی کرد.
زندگی و سرنوشت- نوشته واسیلی گروسمان
حماسه واسیلی گروسمان ، به دنبال کتابش "برای یک دلیل عادلانه" ، ما را به تاریخ جدیدتر روسیه می برد - دهه 1940 ، زمانی که استالینگراد در محاصره نازی ها قرار دارد و پاکسازی قومی در حال گسترش است.
ویکتور اشتروم ، فیزیکدان هسته ای درخشان در قلب رمان ، برگرفته از خود گروسمان است. یکی از متاثر کننده ترین قسمت های رمان آن است که اشتروم از نامه ای می فهمد که مادرش در هولوکاست در اوکراین کشته شده است ، درست همانطور که گروسمان از مرگ مادر خود مطلع شد.
رمان زندگی و سرنوشت پرتره ای از خانواده ای است که در ناآرامی های سیاسی و اجتماعی روسیه قرن بیستم حرکت می کنند.
پایان سخن:
آیا شما نام این آثار را شنیده و یا آنها را خوانده بودید؟ کدام یک از آنها فکر شما را بیشتر درگیر کرد؟
آیا شما تا کنون به یادگیری زبان روسی فکر کرده اید؟ می توانید این فکر را با ماژورین به عمل تبدیل کنید.
همیشه افراد یا کسانی هستند که تاریخ یا فرهنگ یک ملت را عوض کنند.در هنر از این نوع افراد زیاد پیدا میشود کسانی که با یک اثر یا قطعه هنری اسم خودشونو در تاریخ جاودانه کردند. چه آهنگ سازانی که با همین قطعات در طول تاریخ کنسرت داده اند و همیشه افتخار کردند. یکی از افرادی که در تاریخ هنر اسمش جاودانه است بهتون است که در ادامه با بخشی از زندگی او آشنا می شوید.
او یک پیانیست و همچنین و آهنگساز 9 سمفونی ، کنسرتو برای پیانو ، سونات های پیانو و کوارتت های زهی تبدیل شد. آثار او بین دوره سبک کلاسیک ، که توسط ولفگانگ آمادئوس موتزارت و جوزف هایدن مشخص می شود و دوره سبک رمانتیک به رهبری فردریک شوپن و فرانتس لیست ، را شامل می شود و واژگان جدیدی از انسان گرایی و روشنگری در موسیقی ایجاد می کند.
اندکی درباره بتهوون:
در اولین بازدید از وین، بتهون 17 ساله برای موزارت اجرا داشت:
موتزارت ، که آن زمان بزرگترین آهنگساز وین بود ، عموماً تحت تأثیر سایر موسیقیدانان قرار نگرفت ، زیرا در استعدادها و موفقیت ها بسیار جلوتر از همتایان خود بود. هیچ کس واقعاً نمی داند در رسیتال چه اتفاقی افتاده است ، اما ظاهراً موتزارت از اتاق بیرون رفته و گفته: "چشمت به او باشد - روزی او به دنیا چیزی می دهد که حرفی برای گفتن درباره اش داشته باشند.
اجراهای بداهه نوازی بتهون:
یوهان باپتیست کرامر ، یکی از آهنگساز معاصر بتهوون ، به شاگردان خود می گوید که اگر بداهه نوازی بتهوون را نشنیده اید ، بداهه نشنیده اید.
بتهوون از هایدن آموخته است:
بتهوون پس از مهاجرت به وین در اوایل 20 سالگی ، از جوزف هایدن ، پدر سمفونی درس می گرفته است.
پیشتازی قطعات پیانو:
پیشینیان بتهوون برای ساز هارپسیکورد آهنگسازی کرده بودند ، اما بتهوون تصمیم گرفت تلاش خود را بر روی پیانو متمرکز کند ، سازی که تا آن زمان هیچکس قطعه جامعی برای آن ننوشته بود.
شیلر شعرهایی برای سمفونی نهم بتهوون ارائه کرد:
شیلر ، فیلسوف برجسته آلمانی ، شعر An die Freude (قصیده شادی) را در سال 1786 منتشر کرد. بتهوون این شعر را برای اوج باشکوه سمفونی شماره 9 خود در D Minor ، که اولین بار در سال 1824 اجرا شد ، اقتباس کرد.
او مشهورترین آثار خود را پس از ناشنوایی ساخت:
در نتیجه کاهش شنوایی ، بتهوون از کارگردانی و اجرا منصرف شد تا بر آهنگسازی خود تمرکز کند. قطعاتی که امروزه بسیار مشهور شده اند، او پس از ناشنوایی ساخت.
خلاقیتهای بتهوون در ساخت و اجرای قطعات موسیقی:
Archduke Trio
این آخرین قطعه ای بود که بتهوون به دلیل بدتر شدن ناشنوایی در ملاء عام اجرا و آن را به بزرگترین حامی خود تقدیم کرد. اولین حرکت شادی آور را دارند ، اما حرکت آرام یکی از دوست داشتنی ترین آنها است.
کنسرتوی سه گانه
این را شاید بتوان یکی از دو قطعه بتهوون دانست که مورد غفلت قرار گرفته است. او آن را برای دوستان خود نوشت ، بنابراین قسمت پیانو - که توسط ارک دوک رودولف اجرا می شود - پیچیده نیست ولی ویولن سل دارای سخت ترین قسمت است ، زیرا توسط یک حرفه ای اجرا می شود. موومان آهسته زیبایی عمیقی به آن بخشیده.
کُر فانتازیا (Choral Fantasia)
این کار بتهون نیز مانند کنسرتوی سه گانه - نادیده گرفته می شود. این قطعه با اجرای انفرادی پیانو شروع می شود ، سپس ارکستر وارد می شود ، سپس گروه کر و تکنوازها. در اولین اجرای این اثر، بتهوون خودش برای آن بداهه نوازی کرد.
سونات ویولن کرویتزر (Kreutzer Violin Sonata)
آغازی برای ویولن انفرادی با دوبار توقف در هر چهار سیم. این اثر طولانی ترین و پیچیده ترین سونات از 10 سونات ویولن بتهوون است که به عنوان قله سوناتهای ویولن در نظر گرفته می شود. در اولین اجرا، بتهوون پیانو می نواخت و ویولن نواز جورج بریج تاور این قطعه را بدون مطالعه قبلی اجرا کرد، زیرا بتهوون آن را دقیقاً شب قبل به پایان رسانده بود.
کنسرتوی ویولن
بتهوون تنها یک کنسرتو برای ویولن نوشت. آغاز آن با چهار ضربه نرم روی تمپانی است که درست در همان ابتدا صدای جدیدی ایجاد می کند. موومان آهسته یکی از زیباترین قسمت ها در رپرتوار است. برامز کنسرتوی ویولن خود را کاملاً از روی این کنسرتو الگوبرداری کرد.
گام بعدی:
شما درباره این موسیقیدان بزرگ و خلاقیت او چه چیزهایی می دانید؟ اجرای کدامیک از قطعاتی که او ساخته را دیده یا حتی خودتان اجرا کرده اید؟ و اگر به فکر این افتاده اید که یادگیری پیانو را آغاز کنید، پیشنهاد می کنیم همین حالا با ماژورین همراه شوید. "ماژورین، کمکت می کنه!
همیشه فراگیری یک زبان سختی های خودش را دارد از یادگیری کلمات تا نوع حرف زدن . اما بخش دیگر که یادگیری زبان رو آسان می کند عشق و علاقه است . زبان هر کشور آهنگ و هجای های مخصوص خود را دارد که همین باعث سختی یادگیری زبان ها میشود. نوع نگارش هر کلمه در زبان های مختلف هم فرق میکند و باعث سخت تر شدن یادگیری زبان میشود.
خانواده زبان: آیا زبان دوم و زبان مادری متعلق به یک خانواده هستند؟ آیا کلمات مترادف و یا وام گرفته دارد؟ آیا کلمات و واژگان به راحتی قابل تشخیص هستند؟
صداها و آهنگها: آیا زبان از صداهای یکسانی استفاده می کند؟ آیا صداهای جدید یا منحصر به فرد در آن وجود دارد؟ آیا زبان از لحن استفاده می کند (یعنی انحرافات مختلف یک صدا برای معنی متفاوت)؟
سیستم نوشتاری: آیا زبان از سیستم نوشتاری یکسانی استفاده می کند؟ آیا متن به شکل متفاوتی (مثلاً راست به چپ) سازماندهی شده است؟ آیا دستخط نیاز به حفظ کردن دارد؟
فاصله فرهنگی: آیا این زبان از نظر فرهنگی با زبان مادری فاصله دارد؟ آیا تفاوت های قابل توجهی در مفاهیم فرهنگی قابل مشاهده در زبان وجود دارد؟
منابع زبان: آیا منابع برای یادگیری این زبان به آسانی در دسترس هستند؟ آیا مواد آموزشی آن (موسیقی، فیلم، کتاب، روزنامه و...) به راحتی یافت می شوند؟ آیا کیفیت مناسبی دارند؟
اینها تعدادی از معیارهای اصلی برای تصمیم گیری در مورد این است که آیا زبان مورد نظر یکی از ساده ترین یا یکی سخت ترین زبان ها است. به یاد داشته باشید که همه این دسته ها به زمینه زبانی فرد بستگی دارد.
سخت ترین زبان های دنیا برای یادگیری کدامند؟
خب ، یادگیری یک زبان جدید می تواند سخت باشد و این کار یک چالش واقعی و بسیار شیرین مغز است!
در اینجا لیستی از 10 زبان از سخت ترین زبان ها را برای دوستداران زبان و کسانی که در تلاش برای یادگیری یک زبان جدید هستند را آورده ایم:
1- ماندارین
2- عربی
3- تلوگو
4- ژاپنی
5- لهستانی
6- ترکی
7- روسی
8- ویتنامی
9- فنلاندی
10- کره ای
ماندارین
نوشتار: حروف چینی
زبان رسمی: چین ، هنگ کنگ ، ماکائو ، سنگاپور
گویشوران: 1.28 میلیارد گویشور
ماندارین شاید سخت ترین زبان برای یادگیری محسوب می شود! این زبان که توسط بیش از یک میلیارد نفر در جهان صحبت می شود ، برای افرادی که زبان مادری آنها از سیستم نوشتاری لاتین استفاده می کند بسیار دشوار است. درک آنچه زبان ماندارین را دشوار می کند این واقعیت است که این زبان، زبانی با هزاران کاراکتر و یک سیستم نوشتاری مرموز است. یک نکته جالب اینکه فقط جستجوی کلمات چینی در فرهنگ لغت یک مهارت در چین محسوب می شود!
Zhāngjiājiè ، شهری که الهام بخش فیلم Avatar بود
عربی
نوشتار: خط فارسی
زبان رسمی: کشورهایی مانند عربستان سعودی ، مصر ، یمن
گویشوران: +300 میلیون گویشور
عربی یکی از زبانهای آهنگین و یکی سخت ترین زبانها برای یادگیری است. به دلیل گویشهای متعدد ، واژگان عظیم (بیش از 200 مترادف کلمه شتر!) ، شیوه نوشتن از راست به چپ ، تلفظ سخت و فقدان مصوتها در زبان ، یادگیری آن بسیار دشوار است.
تلوگو
نوشتار: خط تلوگو
زبان رسمی: آندرا پرادش و تلانگانا ، هند
گویشوران: +75 میلیون گویشور
این زبان، یکی از محبوب ترین زبان های دراویدی (Dravidian) در هند است. زبان تلوگو بومی ایالت هایی مانند آندرا پرادش و تلانگانا در هند است. تلوگو که به عنوان "ایتالیایی شرق" لقب گرفته است ، زبانی ملودیک و شاید در عین حال خسته کننده برای افراد غیر بومی است که از زبان سانسکریت یا سایر زبانهای محبوب هند جنوبی مطلع نیستند. ترکیبی از عوامل ، یادگیری این زبان را برای افراد غیر بومی سخت می کند مانند خط و تلفظ که درک زبان را دشوار می کند. یک راه سرگرم کننده برای آشنایی با این زبان تماشای فیلم و گوش دادن به موسیقی تلوگو است!
ژاپنی
نوشتار: کانجی ، هیراگانا و کاتاکانا
زبان رسمی: ژاپن
گویشور: +120 میلیون گویشوران
زبان ژاپنی یکی دیگر از زبانهای سخت برای کسانی است که زبان مادری آنها انگلیسی ، اسپانیایی یا فرانسوی است اما در عین حال ممکن است برای کسانی که به زبانهای شرق آسیا تسلط دارند آسان باشد. زبان ژاپنی، زبان بومی مردم ژاپن است که به زبان خود افتخار زیادی می کنند و برای ترویج آن تلاش زیادی می کنند! ژاپنی به دلیل ساختار جمله ، داشتن هزاران کاراکتر کانجی و وجود ده ها گویش، زبان پیچیده ای محسوب می شود!
لهستانی
نوشتار: لاتین
زبان رسمی: لهستان
گویشوران: 50 میلیون گویشور
یکی از زبانها محبوب در اروپا و به عنوان زبان اقلیت در کشورهایی مانند جمهوری چک ، مجارستان ، اوکراین و لیتوانی شناخته می شود. زبان لهستانی یکی از سخت ترین زبان هایی است که در جهان می توان آن را انتخاب کرد. کلمات لهستانی گیج کننده هستند و تلفظ آنها برای انگلیسی زبانان دشوار است. اگرچه این زبان از خط لاتین استفاده می کند ، اما دارای حروف اضافی و یک سیستم پیچیده گرامری آزاد است و به شدت بر صامت ها (consonants) متکی است.
ترکی
نوشتار: لاتین
زبان رسمی: ترکیه
گویشور: 70 میلیون گویشور
نوشتار زبان ترکی تا زمان آتاترک برگرفته از زبان فارسی بوده است ولی به دستور او شکل نگارش کلمات را به طور کلی عوض شده و نوشتار آن را به لاتین تغییر داده اند. ترکی زبان بومی ترکیه است و در کشورهای دیگر مانند قبرس ، بلغارستان و یونان نیز استفاده می شود. یادگیری این زبان به دلایلی از جمله تلفظ خاص و دستور زبان، سخت و زمان بر است.
موسیقی همیشه در تاریخ نقش بسزایی داشته است و باعث علاقه مندی مردم شده است. در گذر تاریخ چه اهنگ هایی باعث عوض شدن یک جنگ شده است. در تاریخ سرزمین خودمان هم خیلی از این اتفاقات افتاده است و مسیر خیل ها عوض شده است. موسیقی هیچ وقت از ساز جدا نبوده است و همیشه این نوازنده ها بودند که با دستان و سازهایشان باعث آشکار شدن یک آهنگ شده است. در ایران باستان ساز نی و چنگ همیشه جز بزم های پادشاهان بودند باعث گذاشتن اثر های زیبایی شده اند.
در اینجا می خواهیم شما را با اندکی از تاریخچه و ساختمان یکی از قدیمی ترین چنگها و نیز ساز نی آشنا کنیم.
چنگ
چنگ بیش از 4000 سال پیش ، یعنی پیش از تمدن ایلام، در بین النهرین (جنوب عراق امروزی) نواخته می شده است. موسیقی یکی از جنبه های مهم بسیاری از مناسبت های جشن و آیین در بین النهرین باستان بود. این چنگ فاخر از نقره و سنگ آهک قرمز تزئین شده است. قاب ، تیونرها و تارها با قطعات چوبی قدیمی مرمت شده اند. تصاویر تزئین شده زیر سر گاو ، شیرها و گوزن هایی را نشان می دهد .
چنگ نقره ای مربوط به 2600 سال پیش از میلاد. گورستان سلطنتی اور مربوط به تمدن ایلامی که بعداً در ایران بزرگ جای گرفت و در حال حاضر در جنوب عراق قرار دارد.
نی
ساز نی، با توجه به اینکه با حداقل امکانات بوجود می آمده، به عنوان یکی از کهن ترین سازها به شمار می رود. یافتن اینکه کدام تمدن یا کدام منطقه صاحب اولیه آن بوده کاری دشوار و البته تخصصی است. این ساز به هر منطقه ای که وارد شده، مردمانش آن را به عادات و سنتهای خود آغشته کرده اند و آن را در بین خود پذیرفته اند. به این ترتیب دیده می شود که این ساز در میان اقوام تمدن های مختلف، شکل و شمایل و در نتیجه صدایی متفاوت دارد.
شکل ساز:
نی در کتاب سازشناسی ایرانی (نوشته ارفع اطرایی و محمدرضا درویشی) اینطور تعریف شده:
"نی، از سازهای بادی کهن و از جنس گیاه نی است که طول آن از شش گره و هفت بند تشکیل شده و به همین دلیل آن را "نی هفت بند" می گویند. هنگام نواختن، هوا از دهانه ی نی وارد می شود و با انگشت گذاری بر سوراخ ها و با تغییر فشار هوا، صداهای مختلف به وجود می آیند. نوازنده، نی را بصورت عمودی در دست می گیرد و دهانه ی آن را بین دو دندان جلو و یا بین لب ها قرار می دهد و در آن می دمد. بخش زیادی از هوای دمیده شده، از سوراخهای باز نی خرج می شود و نوازنده با انگشتهای هر دو دست، سوراخ ها را باز و بسته میکند. ممکن است نوازنده هنگام نواختن دست راست را بالای دست چپ قرار دهد و برعکس. هنگام ساختن نی، روی گره ها را با نوار می پوشانند و بر سر دهانه و انتهای نی لوله ی استوانه ای کوتاهی به طول تقریبی ۷ سانتی متر و هم قطر ضخامت نی، از فلز برنج قرار می دهند. طول نی حدود ۳۰ تا ۶۵ سانتی متر و قطر آن حدود 1.5 تا ۳ سانتی متر است و تعداد ۵ سوراخ در طرف جلو و یک سوراخ در قسمت عقب نی ایجاد می کنند. هرچه لوله ی ساز باریکتر و کوتاه تر باشد صدای آن زیر تر است و برعکس. نی در اندازه های مختلف تهیه می شود و ساز تکنوازی است و نمی توان آن را کوک کرد. بدنه ی اصلی این ساز چون در طبیعت رشد می کند، دو نی کاملا از هر جهت همسان، کمتر به دست می آید و به همین دلیل، با انتخاب طول و قطر آن، از هر پرده ای می توان نی داشت.
وسعت
وسعت معمول صدای نی حدود دو اکتاو و نیم است. مثال های زیر برای نی منطبق با دیاپازون است که به طور طبیعی فاقد صدای «سی» روی خط سوم حامل است. وسعت نی به چهار منطقه ی صوتی، شامل صدای بم و بم نرم، صدای اوج، صدای غیث، و صدای ذیل (پس غيث) تقسیم می شود.
سخن پایانی:
یکی از فرزندان نی، ساز فلوت است. این ساز به مرور زمان و با تغییراتی که در ساختار سازهای نی چوبی داده شد، تبدیل به فلوت امروزی با کلید ها و جنسی متفاوت شد و در نتیجه صدایی متفاوت از نی ایجاد می کند که می توان گفت صدایی به همان زیبایی و نیز مستقل از نی دارد. آیا نواختن این سازها را آموخته اید؟
پیشنهاد می کنیم در کلاسهای نی و فلوت ماژورین شرکت کرده و نواختن این سازهای گوش نواز را با ما تجربه کنید.
هنر همیشه برای ایرانیان از زمان باستان و تا به امروز ارزش خاصی داشته است و برایشان مهم بوده است.هنر در بعضی دوره ها در ایران بسیار رشد و نمود داشته است و در دوره صفویه به اوج خود می رسد. خطاطی یکی از آن هنرهایی است که در دوره صفویه به اوج خود رسید و تا به امروز یکی از هنرها محسوب میشود . ما در این مقاله سعی می کنیم که در مورد خط های خوشنویسی توضیح دهیم .
همانطور که در مقالههای بیشتر از این گفته بودیم، برای مشخص کردن آغاز تاریخ بشریت، پیدایش خط را ملاک قرار دادهاند. پیدایش خط در ایران و البته در جهان با خط پارسی باستان بوده که مربوط به تقریباً سال 525 پیش از میلاد مسیح است.
خطی که در بین ایرانیان استفاده میشده - تقریباً از سال 300 پیش از میلاد- پارسی میانه بوده و تا 800 سال پس از آن نیز مورد استفاده بوده است و متاسفانه با شروع حکومت خلفای عباسی و بعد دولتهای گماشته اعراب، پارسی میانه به تدریج از بین رفت. مردمان ایران تا پیش از حمله اعراب از خطوطی مانند میخی، پهلوی و اوستائی استفاده میکردند و حالا این حمله موجب رو به افول نهادن پارسی میانه میشد. اما همین تحولات و همین افت و خیزها سبب شد که در دورههای آتی، پارسی نو در ایران ثبت شود، ثبت به عنوان خط رایج و رسمی ایران.
در اینجا می خواهیم نگاهی به خطوط رایج خوشنویسی در ایران بیندازیم و چون امکان بررسی کامل آن و بررسی تاریخچه خط در ایران در یک مقاله نمیگنجد، سعی میکنیم در مقالات آتی به آن را تکمیل نماییم.
خط ایرانی
آشناترین خط شاید برای همه ما خط نستعلیق" باشد. در دوران صفویه با قانونمند شدن خط، زمینه بوجود آمدن نستعلیق فراهم شد. اما بیشتر از آن مقدماتی لازم بود به این شکل که...
در قرن 4 هجری و در سیر رشد و بالندگی خط فارسی بود که استادان خوشنویسی موفق به ابداع این خطها شدند: محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع که به "خطوط اصول" معروف شدند. از میان آن افراد میتوان به یاقوت مستعصمی و ابن مقله شیرازی اشاره کرد.
آنچه این خطوط را از هم متمایز میسازد، شکل حروف و نسبت سطح و دور در آنها است. ابن مقله شیرازی همچنین برای این خطها اصول و قاعده گذاشت و با تکامل این خطها، از خطوط توقیع و رقاع، خط تعلیق به وجود آمد
تعلیق
از قرن پنجم هجرى قمری کم کم تغییراتی در خط تحریری بوجود آمد و از اواسط قرن هفتم، بلوغ و تکامل خط موجب بوجود آمدن خطی شد که محصولی از خط تحریری، توقیع و رقاع بود و بعنوان خط تعلیق معرفی شد. این خط در نوشتن کتابها و دیوان اشعار استفاده میشده و تا قرن هشتم نیز به تکامل خود ادامه داده است.
خط تعلیق مورد استفاده عثمانىها و مصرىها نیز قرار گرفت و آنها با تغییراتی به سلیقه خودشان از آن بهرهمند شدند.
نستعلیق
عروس خطوط اسلامی. از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق بوجود آمد (قرن 8 هـ. ق). خطی که گویی کلمات در حال رقص را به نمایش درآورده و در عین حال این فرصت را فراهم کرده که خواننده بتواند آن را به راحتی بخواند. بزرگان و استادان برجسته زیادی برای رشد و تعالی خط نستعلیق تلاش کردند و دو تا از نامهایی که به آنها اشاره میشود میرعماد حسنی و میر عل تبریزى است. تغییراتی که میرعماد حسنی -که هم عصر شاه عباس صفوی بوده- در سبک خط نستعلیق ایجاد کرد، همچنان پس از 400 سال توسط خوشنویسان استفاده میشود.
این خط نه تنها در کشور ایران جایگاه ویژهای دارد، بلکه تمام کشورهای عرب نیز نتوانستند مانند آن را خلق کنند و این خط عنوان خود را بعد از تمام این سالها به عنوان "عروس خطوط اسلامی" حفظ کرده است. البته حتماً این توقع زیادی از آنان است که بخواهند چنین کنند، به یک دلیل ساده و آن هم اینکه تاریخچه خط امروز فارسی به خطوط "ایرانی کهن" میرسد اگر نگوییم که به پیشتر از آن و این چیزی است که در تاریخ هیچ کشور دیگری دیده نشده است. در ادامه مطلب به این موضوع اشاره خواهیم کرد.
شکسته نستعلیق
در اوایل قرن یازدهم و آخر دوره صفویه شاید بتوان سرعت در نگارش را دلیلی دانست که موجب شد پیوستگی کلمات به هم پذیرفته شده و بدین ترتیب خطی متولد شود که آن را شکسته تعلیق نامیدند. این خط، همان خطی بود که مورد استفاده کاتبان دیوان بوده است.
سخن پایانی:
سرگذشت خط در ایران بسیار جالب توجه است. سیر تکامل الفبا نیز همینطور شگفت انگیز است. خط فارسی امروزی از خطهای کهن ایرانی سربرآورده که از دگرگونی خط “ایرانی کهن” به ایرانیِ هخامنشی (پارسی)، اشکانی (پهلوی اشکانی) و ساسانی (پهلوی ساسانی) بدل شده، و امروز خط دبیره فارسی را از آن داریم و این همان خطی است که از ایران به همه کشورهای دیگری که امروز خطی مشابه فارسی دارند، یا مانند خط پیشین ترکیه که حالا خط خود را تغییر داده، رفته است.
شاید با همین اندک اطلاعات شما هم تمایل داشته باشید قدم اول را برای خوانا و زیبا نوشتن خط زبان مادری خود یا زبان دومتان، بردارید. میتوانید همین حالا با ثبت نام در کلاسهای خوشنویسی ماژورین آغاز کنید
همیشه در همه زبان های دنیا ضرب المثل ها و شعر برای منتقل کردن تجربیات یا باری افزودن تجربه استفاده میکنیم.بعضی از ضرب المثل ها در همه زبان های جهان یکیست و منظور واحد هم میدن. ما در این مقاله می خواهیم بعضی از ضرب المثل هایی که در زبان انگلیسی که نمونه اش در زبان فارسی یا به صورت شعر یا به صورت مقاله امده است بپردازیم.
A bad workman always blames his tools.
عروس نمی تواند برقصد، می گوید زمین کج است.
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که کسی در هنگام انجام کار، به جای عملکرد ضعیف خود، عوامل بیرونی را مقصر کارکرد نامناسب می داند.
A bird in hand is worth two in the bush.
سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه است.
چیزهایی که در حال حاضر داریم از آنچه که امیدواریم بدست آوریم ارزشمندتر هستند.
Absence makes the heart grow fonder.
دوری و دوستی.
افراد وقتی از هم فاصله دارند و در کنار هم نیستند، همدیگر را بیشتر دوست دارند و ارتباط بهتری با هم دارند نسبت به زمانی که کنار هم هستند .
Actions speak louder than words.
دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
این ضرب المثل وقتی گفته می شود که فردی ادعای انجام دادن چیزی را می کند ولی وقتی نوبت به عمل می رسد اقدامی نمی کند.
فردوسی می گوید: بزرگی سراسر به گفتار نیست/ دوصد گفته چون نیم کردار نیست
All that glitters is not gold.
هر چیزی که برق می زند طلا نیست.
وقتی چیزهایی که از نظر ظاهری خوب به نظر می رسند ولی ممکن است آنچنان ارزشمند یا خوب نباشند از این عبارت استفاده می کنیم.
Among the blind the one-eyed man is king.
در شهر کورها ، یک چشم پادشاه است.
وقتی اکثریت توانمندی ندارند، کسی که ذره ای توانایی بیشتر داشته باشد می تواند حکمرانی کند، در صورتی که خودش فاصله چندانی با ناتوانی دیگران ندارد.
Barking dogs seldom bite.
سگی که پارس می کند، به ندرت گاز می گیرند.
در تصور عموم اینطور است که افرادی که تهدید می کنند کمتر اقدام به انجام کار کنند.
Beauty is in the eye of the beholder.
زیبایی در چشم بیننده است. (چشمانتان قشنگ می بیند.)
آنچه ممکن است از نظر شخصی زیبا به نظر برسد ممکن است از نظر شخص دیگر به نظر آنطور به نظر نرسد.
Better late than never.
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
برای رسیدن به مقصد و یا هدفی هم دقت لازم است و هم سرعت و وقتی کسی سرعتش بیشتر از دقت است، بطوری که تمرکزی روی کار ندارد، می گوییم.
Beggars can’t be choosers.
دندان اسب پیشکش را نمی شمارند.
وقتی کسی هدیه ای را دریافت می کند و شروع می کند به ایراد گرفتن یا انتقاد کردن از آن هدیه، می گویند.
Cowards die many times before their deaths.
آدم ترسو هزار بار می میرد.
وقتی کسی از چیزی یا از رخ دادن حادثه ای هراس دارد، مدام در این نگرانی سیر می کند که "چه چیزی پیش خواهد آمد؟" در این شرایط و به انتقاد از شرایطی که او خودش را در آن قرار داده به او می گویند.
Curiosity killed the cat.
فضولی موقوف
وقتی می خواهیم کی را از دخالت به کارهایی که به او مربوط نیست منع کنیم و همچنین به او هشداری هم داده باشیم که ممکن است این ذخالت سرانجام خوبی نداشته باشد.
Don’t bite off more than you can chew
لقمه را به اندازه دهانت بردار.
وقتی فردی می خواهد کاری را انجام دهد که توانایی و قابلیت انجام دادن آن را ندارد، به او چنین عبارتی را می گویند.
Don’t bite the hand that feeds you.
نمک خوردى نمکدان نشکن.
این عبارت برای هشدار دادن به فردی است که مورد لطف و محبت کسی قار گرفته ولی به جای قدردانی، در حق آن فرد ناسپاسی و ظلمی روا می دارد.
Don’t count your chickens before they hatch.
جوجه را آخر پاییز می شمارند.
این را وقتی می گویند که می خواهند یادآوری کنند که براساس رویدادهای غیرقابل پیش بینی آینده برنامه ریزی نکنید که ممکن است اصلاً اتفاق نیفتد.
Don’t judge a book by its cover
آدمها را از روی ظاهرشان قضاوت نکن.
همانطور که شما نمی توانید با دیدن جلد کتاب ، در مورد محتوای آن نظر بدهید ، نمی توانید از ظاهر افراد یا چیزها درباره آنها قضاوت کرده یا نظری دهید.
Don’t kill the goose that lays the golden eggs.
مرغی که تخمهای طلایی می گذارد را نمی کشند.
اگر یک غاز که تخم های طلایی می گذارد را بکشید ، چیزی را از بین می برید که سود زیادی برای شما دارد.
Don’t put all your eggs in one basket.
تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید.
تمام تلاش یا سرمایه خود را برای انجام یک عمل، هدف یا موارد مشابه صرف نکنید ، زیرا اگر موثر واقع نشود ، همه چیز را از دست خواهید داد.
Every man has his price.
هر آدمی یک قیمتی دارد.
می گویند هرکسی را می توان برای انجام کاری تحت تأثیر قرار داد. فقط ممکن است بعضی از آنها قیمت بالا ، بعضی پایینتری داشته باشند.
البته گاهی هم خلاف این ثابت می شود و بعضی آدمها را نیم توان خرید.
Half a loaf is better than none.
کاچی بهتر از هیچی است.
دریافت چیزی کمتر از آنچه انسان آرزو دارد و می خواهد، بهتر از بدست نیاورد کل آن است.
No pain, no gain
نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
برای موفقیت یا پیشرفت باید رنج برد یا سخت کار کرد.
شکل کامل این بیت از سعدی به این صورت است:
نابرده رنج گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.
موسیقی از زمان پیدایش باعث ایجاد حال خوب بین مردم میشود از زمانی که ساز ها پیشرفته تر شده اند عشق و علاقه بین مردم افزایش پیدا کرده است و زندگی مردم را تحت تاثیر گذاشته . در سال های اخیر فیلم هایی ساخته شده است که مردم را عاشق فراگیری سازها و موسیقی کره است. ما در این مقاله سعی میکنیم که در مورد بعضی از سازهایی که توسط نوازندگان معروف نواخته شده است توضیح دهیم .
ویولن Vieuxtemps Guarneri
به قیمت 16 میلیون دلار فروخته شده است.
این ساز اکنون با قیمت تقریبی 16 میلیون دلار گرانترین ویولن جهان است. صاحب جدیدش آن ساز را به ویلونیستی به نام "آن آکیکو مِیِرز" داد و تصمیم داشت تا پایان عمر آن را پس نگیرد.
پس از اینکه در قرن نوزدهم ویولونیست بلژیکی به نام Henri Vieuxtemps مالک این ساز شد، نام آن نوازنده به این ساز هم تعلق گرفت.
Yehudi Menuhin و Pinchas Zukerman دو نفر دیگر از نوازندگانی بودند که از این ساز استفاده کردهاند.
ویولن سل Paganini Stradivarius
به قیمت 6 میلیون دلار فروخته شده است.
آنتونیو استرادیواری، سازنده ایتالیایی معروف سازهای زهی است. این ویولن سل زمانی متعلق به پاگانینی بود و پس از آن نیز برنارد گرین هاوس مالک آن شد. پس از مرگ وی، خانواده گرین هاوس تصمیم گرفتند آن را بفروشند، و گفته شد که میخواستند این ساز به نوازندهای که استحقاق آن را دارد، برسد. خریدار یک "حامی هنر از مونترال" بود که ویولن سل را به استفان تترو که نوازندهای جوان بود، قرض داد.
*Stradivarius به سازهایی گفته می شود که توسط استرادیواری یا شاگردان او ساخته شده اند.
پیانوی کریستال هاینتزمن
به قیمت 3.2 میلیون دلار فروخته شده است.
این ساز در مراسم افتتاحیه بازیهای المپیک 2008 پکن استفاده و به مخاطبان جهانی معرفی شد.
این ساز توسط Heintzman Pianos که سازنده کانادایی پیانو است، طراحی شده و پس از تنها اجرای خود در یک حراج فروخته شد.
Asia Fender Stratocaster
به قیمت 2.7 میلیون دلار فروخته شده است.
در سال 2004 با عنوان جمع آوری کمک برای به سونامی اقیانوس هند عده ای از هنرمندان نام خود را روی این گیتار امضا کردند. این ساز در یک حراجی به قیمت 2.7 میلیون دلار فروخته شد.
فلوت وِرن پاول
به قیمت 187،000 پوند فروخته شده است.
در سال 1986، این فلوت در حراجی به قیمت 187،000 دلار فروخته شد. گرچه این ساز نسبت به خیلی از سازهای دیگر با قیمت کمتری فروخته شده ولی هنوز هم گرانترین فلوت در جهان است.
ساکسوفون Grafton Alto متعلق به چارلی پارکر
به قیمت ۹۳.500 پوند فروخته شده است.
ساکسوفون آلتوی گرافتون، ساکسوفون پلاستیکی آکریلیک بود که در اواخر دهه 1940 توسط هکتور ساماراگا طراحی شد. تولید تجاری آن در سال 1950 با قیمت فروش فقط 55 پوند – به میزان نصف هزینه یک ساکسوفون برنجی معمولی در آن زمان - آغاز شد.
مهمترین نوازنده Grafton، نوازنده ای به نام چارلی پارکر بود.
گفته شده که یک نماینده فروش گرافتون از پارکر خواسته است که از سازهای آنها را برای یک برنامه ضبط شده در تورنتو در سال 1953 استفاده کند. پارکر در برنامه جاز در سالن ماسی از این ساز استفاده کرده است.
پس از پارکر این ساز در حراج دیگری با قیمت 93،500 پوند فروخته شده. خریدار آن موزه جاز آمریکا بود، واقع در شهر زادگاه پارکر، کانزاس سیتی، میسوری، جایی که هنوز ساکسیفون افسانه ای در آن نمایش داده می شود.
سخن پایانی:
بله! تنها یکی از عوامل قیمت بالای فروش این سازها این بوده که از جنس مرغوب تولید شده اند و اینکه لزوماً قیمت ساز نشان دهنده ارزش بالاتر آن نیست. عوامل دیگر در ارزش ساز " اشخاص" هستند. اینکه اولین نوازنده آن ساز چه کسی بوده یا آخرین بار توسط کدام نوازنده محبوب نواخته شده است. کدام سازنده آن را طراحی کرده و ساخته است. در کدام فیلم از آن ساز استفاده شده و ...
به نظر شما چه نامهای دیگری در افزایش قیمت ساز تاثیر دارند؟
فیلمی از جنس تاریخ کره است. که بعد از آغاز فرمانروایی امپراطور جومونگ است و به اوایل گوگوریو بر میگرده.سریال های کره ایی باعث شده تا مردم علاقه زیادی به زبان کره ایی پیدا کردنند و در سال های اخیر گروه های موسیقی زیادی در کره به وجود امده که باعث علاقه مندی به زبان کره ایی شده است. و سینما کره هم در سال های اخیر باعث علاقه مندی سایر کشور ها به زبان و فرهنگ و تاریخ کره شدهاست ما در این مقاله بخش هایی از سریال میگم.
ژانر:
تاریخی
عاشقانه
فانتزی
ملودرام
سفر در زمان
نویسنده:
جو یون یانگ
کارگردان:
کیم کیو تائه
بازیگران:
لی جون کی
لی جی یون (نام حرفه ای: آی یو)
کانگ ها نئول
هونگ جونگ هیون
کانگ هان نا
بک هیون
نام جو هیوک
جی سو
کشور سازنده:
کره جنوبی
زبان اصلی:
کرهای
محصول:
سال2016
تعداد قسمتها:
20 قسمت + 2 قسمت ویژه
عاشقان ماه، یک سریال تلویزیونی کره جنوبی است که بر اساس رمان چینی BuBu JingXin ساخته شده. این سریال از 29 آگوست تا 1 نوامبر 2016 از سیستم پخش سئول (SBS) در روزهای دوشنبه و سه شنبه، ساعت 22:00 در 20 قسمت پخش میشد.
این مجموعه به طور متوسط در سراسر کشور کره جنوبی رتبه بندی 7.6% براساس نیلسن کره و 7.3% بر اساس TNMS داشته و استقبال از آن پایینتر از حد انتظار بوده است. برعکس، در سطح بینالمللی عملکرد خوبی داشته و بیش از 1.1 میلیارد بازدید در چین و نیز رتبه بندی بالا در سنگاپور و مالزی داشته است. گزارش شده که هر قسمت این درام بیش از 400 هزار دلار به ایستگاه پخش چینی Youku فروخته شده که مجموعاً بیش از 8 میلیون دلار بوده است.
خلاصه داستان:
هنگامیکه خورشید گرفتگی کامل اتفاق میافتد، گو-ها جین به دوران گذشته، به آغاز سلسله گوریو در کره یعنی در زمان سلطنت پادشاه تائِجو منتقل میشود. او در بدن هائِه سو، دختری 16 ساله بیدار میشود و خود را در خانه 8 شاهزاده وانگ ووک میبیند، در حالیکه عموزاده همسر پادشاه است. او به زودی با چند تن از شاهزادهها دوست میشود و با شاهزاده چهارم، وانگ سو که که مطرود سایرین است، دیدار میکند. اگرچه او میداند که نباید درگیر دسیسههای کاخ در مورد جانشینی تاج و تخت شود، اما ناخواسته خودش یک مهرهای در این شطرنج میشود ....
بازیگران نقش اول:
Hong Dong-young در نقش Young Wang So
او در ابتدا به عنوان فردی بیرحم و منزوی در بین شاهزادگان شناخته میشد. اطرافیانش هم او را ترسانده و هم درک نمی کنند. او به خاطر هائه سو عوض میشود، هائه سو به سرعت متوجه میشود که سردی او مثل نقابی برای پنهان کردن دردش است.
Lee Ji-Eun در نقش Go Ha-Jin / Hae Soo
دختری با زندگی دردناک که به گذشته سفر میکند. او دختری خوش بین است و تحمل بی عدالتی را ندارد. او اولین کسی است که درد وانگ سو را درک میکند و تصمیم میگیرد به او کمک کند. هائه در ابتدا تعلق خاطری نسبت به شاهزاده هشتم پیدا میکند، اما پس از آن ارتباط آنها تغییر میکند.
Kang Ha-Neul در نقش Wang Wook
او مرد مهربانی است که به شدت مراقب افراد اطرافش است. مهربانی او باعث میشود هائه به دام عشق او اسیر شود.
Lee Joon-Gi در نقش Wang Soo چهارمین شاهزاده
بازیگران نقش دوم:
Kim San-Ho در نقش Crown Prince Wang Mu
Hong Jong-Hyun در نقش Wang Yo
Yoon Sun-Woo در نقش Wang Won
Byun Baek-Hyun در نقش Wang Eun
Nam Joo-Hyuk در نقش Baek-Ah
Ji Soo در نقشWang Jung
مکانهای فیلمبرداری:
فیلمبرداری سریال عاشقان ماه که پنج ماه به طول انجامید، در فوریه 2016 در آتلیه سینمایی Yoseonjeong و صخرههای Yoseon-am در شهرستان یئونگول، استان گنگوون آغاز شد و در ساعات اولیه 1 ژوئیه، هنگامیکه IU آخرین صحنه از قسمت 20 و لی جون گی در 30 ژوئن آخرین نقش خود را در ایچاون، استان گیونگی اجرا کرد، پایان یافت.
سایر مکانها شامل مرکز فرهنگی Baekjeو پارک توریستی Ondal در شهرستان Danyang است. معابد Unjusa و Man-yeonsa در شهرستان هواسون ؛ ساسئونگ آم ارمیتاژ در کوه اوسان در شهرستان گوری؛ باغ Wolhwawon در پارک Hyowon واقع در در Suwon ؛ آتلیه سینمایی Seyeonjeong در جزیره Bogil، دریاچه Cheonjuho در دره هنر Pocheon، دریاچه Miryang و دریاچه Ban-gok هستند.
اگر بخواهیم 5 اپیزود اول را در یک یا دو جمله بگوییم، شاید بتوان گفت:
قسمت 1: تبدیل شدن گو ها-جین به هائه سو و آشنایی با شاهزاده ها...
قسمت 2: ملاقات وانگ سو با هائه سو...
قسمت 3: وانگ ووک، هائه سو را دلداری میدهد، وانگ سو در سونگاک میماند...
قسمت 4: افسردگی وانگ سو، تلاش هائه سو برای نجات یونگ، یک عاشقانه شیرین.
قسمت 5: مرگ میونگ هی
داستان کلی این سریال غیرقابل پیش بینی است و پس از تمام ماجراها داستان پایان تلخی خواهد داشت.
تاریخ گذشته ایی نامفهوم برای انسان امروزی که نمی داند در گذشته چه اتفاقات مهمی افتاده است.بخشی از تاریخ در مورد خط ها و سنگ نوشته هایی است که از نیاکان به ما رسیده است یا در حفاری های تاریخی پیدا شده است.با وجود این که خیلی از زبان ها کشف شده اند ولی هنوز بسیار در مورد گذشته سوال هایی دارند.. برای نمونه کتیبههای گنجنامه همدان در سال ۱۲۲۰ خورشیدی مورد بررسی، مطالعه و نگارهبرداری قرار گرفت. پس از آن محققان با استفاده از این کتیبهها موفقیت بزرگی در رمزگشایی از خط میخی پارسی باستان بدست آوردند. به این ترتیب گویی سنگ نوشتههای گنجنامه همدان کلیدی را به محققان داد تا به وسیله آن کتیبه داریوش بزرگ در بیستون را بخوانند.
امروزه همچنان تعدادی از زبان های باستانی وجود دارد که در انتظار رمزگشایی کامل هستند ما در اینجا به ۵ مورد از آنها میپردازیم.
خط مرویتی (Meroitic)
کلود ریلی، مدیر عملیات باستان شناسی فرانسه در سدینگا در مقالهای که در سال 2016 در دائره المعارف مصرشناسی UCLA چاپ شد بیان کرد: از سال 300 پیش از میلاد تا سال 350 میلادی پادشاهی "کوش" در شهر مروه در سودان مستقر بود و از زبانی به نام "مرویتی" استفاده میشد.
ریلی نوشت: "مرویتی به دو صورت خط شکسته (cursive) و هیروگلیف نوشته شده است که هر دو از خط های مصری گرفته شده اند. متنها در سال 1907-1911 توسط اف. لی. گریفیت رمزگشایی شدند، اما اطلاعات درباره خود زبان هنوز ناقص است و بدون درک زبان، محققان در ترجمه دقیق متون مشکل دارند."
ریلی همچنین میگوید اخیراً وابستگی هایی از زبان مروتیک مشخص شده است به این ترتیب که این زبان متعلق به شاخه شمال شرقی سودانی از زبانهای نیلی صحرایی (Nilo-Saharan) است که گروهی از زبانهای وابسته به هم هستند. پیش بینی میشود با این کشف پیشرفتهای بیشتری در درک متون مرویتی با تحقیقات زبانی تطبیقی بدست آید.
زبان دره سند (Indus Valley)
تمدن دره سند (که گاهی تمدن هاراپان نیز نامیده میشود) در حدود 4000 سال پیش، از بستر رود سند برخاست و در پاکستان و هند امروزه شکوفا شد و بازماندههایی از این تمدن در افغانستان، ترکمنستان و ایران نیز حفاری و کاوش شده است. این تمدن در طی دوره تغییرات آب و هوایی باستان رو به زوال نهاد. ساکنان بینالنهرین با آنها رابطه تجاری فعال داشتهاند و در برخی از متون بینالنهرین نیز از آنها با عنوان ملوهایی (Meluhhans) یاد شده است.
سیستم نوشتاری که توسط مردم تمدن دره سند استفاده شده رمزگشایی نشده اما دانشمندان متوجه شده اند که آنها در نوشتار از یک سری نشانهها استفاده میکرده اند. محققان امیدوارند که روزی متنی پیدا شود که هم به زبان دره سند نوشته شده باشد و هم به زبان بین النهرین که از قبل شناخته شده است. اگر چنین متنی وجود داشته باشد، میتوان آن را در عراق امروزی یافت، جایی که تجارت میان بینالنهرین و تمدن دره سند رخ میداده است.
خط A (Linear A)
خط A یکی دیگر سیستمهای نوشتاری رمزگشایی نشده است که توسط مینویاییهای (Minoan) باستان استفاده میشده است. آنها در حدود 2500 تا 1450 سال پیش از میلاد در کرت میزیستهاند. این خط برای اولین بار توسط آرتور ایوانز باستان شناس مورد توجه قرار گرفت که یک قرن پیش در شهر مینوی کنوسوس حفاری هاییانجام داده بود.
فوران تره (Thera) که در حدود 3500 سال پیش اتفاق افتاد موجب پایان یافتن تمدن مینویایی بوده است. گروه جدیدی که دانشمندان آنها را مایکنیها مینامند در کرت به قدرت رسیدند و از سیستم نوشتاری خود استفاده کردند که این خط رمزگشایی شده است و محققان آن را Linear B مینامند.
خط نیا ایلامی (Proto-Elamite)
نیا ایلامی یا آغاز ایلامی یا شوش 3 دورهای از تاریخ ایلامی بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۲۷۰۰ پیش از میلاد میباشد و قدیمیترین خط ایلامی که نیاایلامی نامگرفته، اولین بار ۳۱۰۰ پیش از میلاد در شهر شوش، در جنوب غرب ایران بکار گرفته شده است، یعنی در پایتخت ایلامیان. گویا خط نیا ایلامی از خط میخی سومری یا خط باستانی سومری گسترش یافته باشد.
خط نیا ایلامی دارای ۱۰۰۰ نشانه است و بهنظر میرسد که باید بخشی از آن واژهنگار(Logogram) باشد. این خط نیز هنوز رمزگشایی نشده و زبانی را که نمایش میدهد هنوز ناشناخته است.
متاسفانه بسیاری از متن های برجای مانده در حال حاضر در در خانه خود در ایران نیستند و در موزه لوور هستند. در سال 2013 توافق نامهای بین موزه لوور و کتابخانه دیجیتالی CDLI برای دیجیتالی کردن تمام متون نیا ایلامی موزه منعقد شد.
خط قبرسی- مینویایی (Cypro-Minoan)
این سیستم نوشتاری به طور گستردهای در اواخر قرن ۱۶ و اوایل قرن 11 پیش از میلاد در قبرس مورد استفاده قرار میگرفت. نیکول هیرشفلد، استاد مطالعات کلاسیک در دانشگاه ترینیتی در سن آنتونیو، در مقالهای که در "کتاب آکسفورد دوره مفرغ دریای اژه" (انتشارات دانشگاه آکسفورد، 2010) منتشر شده است گفته فقط حدود 200 متن مربوط به قبرسی- مینویایی باقی مانده است که "بیشتر آنها بسیار کوتاه هستند". وی همچنین نوشت: تعداد اندک متن های قبرسی- مینویایی و طول کوتاه بسیاری از این متنها رمزگشایی را با مشکل روبرو میکند. "رمزگشایی امکان پذیر نیست مگر اینکه بایگانیهای قابل توجه و یا [متن] دو زبانهای کشف شود."
سخن پایانی:
ما در اینجا تعدادی از خطوطی را نام بردیم که باستان شناسان متوجه شدهاند که آنها را نمیشناسند و حتماً خطهای بیشتری هم هستند که هنوز محققان حتی از وجودشان هم بیخبر هستند. نکتهای که در اینجا سعی داشتیم توجه شما را به آن جلب کنیم آن است که خطها به محققان کمک میکنند که حتی ارتباطات مردم یک دیار را با سرزمینهای دیگر کشف کنند. ولی به رغم اهمیت موضوع خط امروزه حکومتهایی مانند ترکیه خط رسمی کشورشان را عوض کردهاند و در این شرایط رد اینکه ریشه کلمات و ارتباطات قدیمی کلمات با هم چه بوده، گم میشود. این موضوع در نوشتارهای روزمره ما نیز به چشم میخورد که اساساً به نوشتار محاورهای هم هیچ شباهتی ندارد. برای نمونه کلمه "بگذار" در عبارت "وسیلهها را در جای خود بگذار." که تازگی در خط محاورهای بصورت "بذار" نوشته میشود.
کلمه بگذار از ریشه گذاشتن و به معنی نهادن و قرار دادن است: "گلها را در گلدانهای جداگانه بگذارید."
کلمه بگزار از ریشه گزاردن و به معنی ادا کردن و به جا آوردن است: "مردم سپاسگزار قانونگذاران دانا هستند."
این یک نمونه ساده از کاری است که ما با بی تفاوتی به خط مرتکب میشویم و به مرور و با گسترش این خطِ بدون پشتوانه ارتباط خود را با تاریخ خود و اینکه از کجا آمدهایم از دست میدهیم.
برای مطالعه درباره زبانهای باستانی ایرانی و غیرایرانی می توانید از همین جا، از کلاسهای آنلاین ماژورین آغاز کنید.
تاریخ گذشته ایی نامفهوم برای انسان امروزی که نمی داند در گذشته چه اتفاقات مهمی افتاده است.بخشی از تاریخ در مورد خط ها و سنگ نوشته هایی است که از نیاکان به ما رسیده است یا در حفاری های تاریخی پیدا شده است.با وجود این که خیلی از زبان ها کشف شده اند ولی هنوز بسیار در مورد گذشته سوال هایی دارند.. برای نمونه کتیبههای گنجنامه همدان در سال ۱۲۲۰ خورشیدی مورد بررسی، مطالعه و نگارهبرداری قرار گرفت. پس از آن محققان با استفاده از این کتیبهها موفقیت بزرگی در رمزگشایی از خط میخی پارسی باستان بدست آوردند. به این ترتیب گویی سنگ نوشتههای گنجنامه همدان کلیدی را به محققان داد تا به وسیله آن کتیبه داریوش بزرگ در بیستون را بخوانند.
امروزه همچنان تعدادی از زبان های باستانی وجود دارد که در انتظار رمزگشایی کامل هستند ما در اینجا به ۵ مورد از آنها میپردازیم.
خط مرویتی (Meroitic)
کلود ریلی، مدیر عملیات باستان شناسی فرانسه در سدینگا در مقالهای که در سال 2016 در دائره المعارف مصرشناسی UCLA چاپ شد بیان کرد: از سال 300 پیش از میلاد تا سال 350 میلادی پادشاهی "کوش" در شهر مروه در سودان مستقر بود و از زبانی به نام "مرویتی" استفاده میشد.
ریلی نوشت: "مرویتی به دو صورت خط شکسته (cursive) و هیروگلیف نوشته شده است که هر دو از خط های مصری گرفته شده اند. متنها در سال 1907-1911 توسط اف. لی. گریفیت رمزگشایی شدند، اما اطلاعات درباره خود زبان هنوز ناقص است و بدون درک زبان، محققان در ترجمه دقیق متون مشکل دارند."
ریلی همچنین میگوید اخیراً وابستگی هایی از زبان مروتیک مشخص شده است به این ترتیب که این زبان متعلق به شاخه شمال شرقی سودانی از زبانهای نیلی صحرایی (Nilo-Saharan) است که گروهی از زبانهای وابسته به هم هستند. پیش بینی میشود با این کشف پیشرفتهای بیشتری در درک متون مرویتی با تحقیقات زبانی تطبیقی بدست آید.
زبان دره سند (Indus Valley)
تمدن دره سند (که گاهی تمدن هاراپان نیز نامیده میشود) در حدود 4000 سال پیش، از بستر رود سند برخاست و در پاکستان و هند امروزه شکوفا شد و بازماندههایی از این تمدن در افغانستان، ترکمنستان و ایران نیز حفاری و کاوش شده است. این تمدن در طی دوره تغییرات آب و هوایی باستان رو به زوال نهاد. ساکنان بینالنهرین با آنها رابطه تجاری فعال داشتهاند و در برخی از متون بینالنهرین نیز از آنها با عنوان ملوهایی (Meluhhans) یاد شده است.
سیستم نوشتاری که توسط مردم تمدن دره سند استفاده شده رمزگشایی نشده اما دانشمندان متوجه شده اند که آنها در نوشتار از یک سری نشانهها استفاده میکرده اند. محققان امیدوارند که روزی متنی پیدا شود که هم به زبان دره سند نوشته شده باشد و هم به زبان بین النهرین که از قبل شناخته شده است. اگر چنین متنی وجود داشته باشد، میتوان آن را در عراق امروزی یافت، جایی که تجارت میان بینالنهرین و تمدن دره سند رخ میداده است.
خط A (Linear A)
خط A یکی دیگر سیستمهای نوشتاری رمزگشایی نشده است که توسط مینویاییهای (Minoan) باستان استفاده میشده است. آنها در حدود 2500 تا 1450 سال پیش از میلاد در کرت میزیستهاند. این خط برای اولین بار توسط آرتور ایوانز باستان شناس مورد توجه قرار گرفت که یک قرن پیش در شهر مینوی کنوسوس حفاری هاییانجام داده بود.
فوران تره (Thera) که در حدود 3500 سال پیش اتفاق افتاد موجب پایان یافتن تمدن مینویایی بوده است. گروه جدیدی که دانشمندان آنها را مایکنیها مینامند در کرت به قدرت رسیدند و از سیستم نوشتاری خود استفاده کردند که این خط رمزگشایی شده است و محققان آن را Linear B مینامند.
خط نیا ایلامی (Proto-Elamite)
نیا ایلامی یا آغاز ایلامی یا شوش 3 دورهای از تاریخ ایلامی بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۲۷۰۰ پیش از میلاد میباشد و قدیمیترین خط ایلامی که نیاایلامی نامگرفته، اولین بار ۳۱۰۰ پیش از میلاد در شهر شوش، در جنوب غرب ایران بکار گرفته شده است، یعنی در پایتخت ایلامیان. گویا خط نیا ایلامی از خط میخی سومری یا خط باستانی سومری گسترش یافته باشد.
خط نیا ایلامی دارای ۱۰۰۰ نشانه است و بهنظر میرسد که باید بخشی از آن واژهنگار(Logogram) باشد. این خط نیز هنوز رمزگشایی نشده و زبانی را که نمایش میدهد هنوز ناشناخته است.
متاسفانه بسیاری از متن های برجای مانده در حال حاضر در در خانه خود در ایران نیستند و در موزه لوور هستند. در سال 2013 توافق نامهای بین موزه لوور و کتابخانه دیجیتالی CDLI برای دیجیتالی کردن تمام متون نیا ایلامی موزه منعقد شد.
خط قبرسی- مینویایی (Cypro-Minoan)
این سیستم نوشتاری به طور گستردهای در اواخر قرن ۱۶ و اوایل قرن 11 پیش از میلاد در قبرس مورد استفاده قرار میگرفت. نیکول هیرشفلد، استاد مطالعات کلاسیک در دانشگاه ترینیتی در سن آنتونیو، در مقالهای که در "کتاب آکسفورد دوره مفرغ دریای اژه" (انتشارات دانشگاه آکسفورد، 2010) منتشر شده است گفته فقط حدود 200 متن مربوط به قبرسی- مینویایی باقی مانده است که "بیشتر آنها بسیار کوتاه هستند". وی همچنین نوشت: تعداد اندک متن های قبرسی- مینویایی و طول کوتاه بسیاری از این متنها رمزگشایی را با مشکل روبرو میکند. "رمزگشایی امکان پذیر نیست مگر اینکه بایگانیهای قابل توجه و یا [متن] دو زبانهای کشف شود."
سخن پایانی:
ما در اینجا تعدادی از خطوطی را نام بردیم که باستان شناسان متوجه شدهاند که آنها را نمیشناسند و حتماً خطهای بیشتری هم هستند که هنوز محققان حتی از وجودشان هم بیخبر هستند. نکتهای که در اینجا سعی داشتیم توجه شما را به آن جلب کنیم آن است که خطها به محققان کمک میکنند که حتی ارتباطات مردم یک دیار را با سرزمینهای دیگر کشف کنند. ولی به رغم اهمیت موضوع خط امروزه حکومتهایی مانند ترکیه خط رسمی کشورشان را عوض کردهاند و در این شرایط رد اینکه ریشه کلمات و ارتباطات قدیمی کلمات با هم چه بوده، گم میشود. این موضوع در نوشتارهای روزمره ما نیز به چشم میخورد که اساساً به نوشتار محاورهای هم هیچ شباهتی ندارد. برای نمونه کلمه "بگذار" در عبارت "وسیلهها را در جای خود بگذار." که تازگی در خط محاورهای بصورت "بذار" نوشته میشود.
کلمه بگذار از ریشه گذاشتن و به معنی نهادن و قرار دادن است: "گلها را در گلدانهای جداگانه بگذارید."
کلمه بگزار از ریشه گزاردن و به معنی ادا کردن و به جا آوردن است: "مردم سپاسگزار قانونگذاران دانا هستند."
این یک نمونه ساده از کاری است که ما با بی تفاوتی به خط مرتکب میشویم و به مرور و با گسترش این خطِ بدون پشتوانه ارتباط خود را با تاریخ خود و اینکه از کجا آمدهایم از دست میدهیم.
برای مطالعه درباره زبانهای باستانی ایرانی و غیرایرانی می توانید از همین جا، از کلاسهای آنلاین ماژورین آغاز کنید.
گیتار یکی از سازهای محبوب و پر کاربرد است. این ساز قابل حمل، انعطاف پذیر است و به راحتی قابل دسترسی است. محبوبیت گیتار آن را برای بسیاری از افرادی که مایل به یادگیری ساز هستند، به یک انتخاب واضح تبدیل میکند.
یکی از آسان ترین ساز هایی که برای آموزش قرار دارد و بسیاری از آهنگسازان به آن علاقه مند هستند ساز گیتار است.یکی از سازهای محبوب و پرکاربرد د رژانر موسیق پاپ امروزی است. بسیاری از افرادی که مایل به یادگیری ساز هستند، به یک انتخاب واضح تبدیل میکند.ما در این مقاله سعی میکنیم در مورد محبوبیت این ساز توضیحاتی را بدهیم .
دلایل محبوبیت گیتا:
گیتارها مقرون به صرفه هستند
برای شروع کار با گیتار نیازی به پرداختن پول زیادی نیست. بهترین شرکتهای گیتار ابزار ارائه در هر سطح بودجه را ارائه میدهند. برخی از شرکتها حتی بستههایی برای نو آموزهای گیتار دارند که شامل همه مواردی است که شما برای شروع یادگیری گیتار نیاز دارید از جمله پیک، بند، رشتههای اضافی و... . همچنین گیتارها در شرایط دست دوم برای کاهش قیمت به طور گسترده در دسترس هستند.
گیتار میتواند بصورت خودآموز فرا گرفته شود
پس از تهیه گیتار، نوبت به یادگیری آن میرسد. که البته بسیاری از گیتاریستها، نواختن گیتار را به تنهایی و بدون استاد آموختند.
یادگیری گیتار آسان است
دچار سوءتفاهم نشوید! تسلط بر یک ساز نیازمند تلاش، وقت و فداکاری زیادی است. درست مثل هر چیز دیگری در زندگی که ارزش انجام آن را دارد، هیچ راه آسانی برای مهارت در گیتار وجود ندارد.
با این حال، اگر فقط میخواهید فقط چند آکورد و مضراب زدن گیتار را به همراه خواندن آهنگ مورد علاقه خود یاد بگیرید، کار بسیار آسانی است. در حقیقت، یادگیری نواختن آهنگهایی که مبتدیها دوست دارند یکی از مواردی است که به آنها در یادگیری کمک میکند. پخش موسیقی واقعی به یک مبتدی کمک میکند تا انگیزه خود را حفظ کند و یک سکوی پرش برای مفاهیم پیشرفته و تئوری موسیقی فراهم میکند.
گیتارها سازهای همه کارهای هستند
گیتار هم ساز ریتم است و هم ساز اصلی. بعضی از نوازندگان گیتار روی یکی از آنها تمرکز میکنند، اما بیشتر نوازندگان گیتار در نواختن ریتم و ساز اصلی ماهر هستند.
گیتار تقریباً در هر ژانر موسیقی استفاده میشود. یک نوازنده جاز ممکن است همانند یک گیتاریست کانتری گیتار را بنوازد. این بدان معناست که شما به عنوان نوازنده گیتار نیازی به تمرکز روی یک سبک موسیقی ندارید. تمام دنیای موسیقی به روی شما باز است.
در آخر، به لطف مجموعهای از افکتهای موجود برای هر دو ساز الکتریکی و صوتی، گیتارها قادر به تولید طیف گستردهای از صدا هستند. این باعث میشود که گیتار یکی از متنوع ترین و رساترین سازها باشد.
موسیقی راک روی گیتار پایه ریزی شده
راک اند رول با گیتار الکتریک بزرگ شده و میتوان گفت این دو تقریباً جدا نشدنی هستند. راک در طی سالهای گذشته بسیار پیشرفت کرده، به طوری که در شکلهای دیگری از موسیقی جا افتاده است.
موسیقی کانتری مدرن در واقع فقط بسته بندی راک با اندکی پیچش است. برخی از اشکال بلوز و حتی گاهی موسیقی جاز، فقط برداشتهای متفاوتی از موسیقی راک هستند. (از قضا راک از بلوز، جاز و کانتری تکامل یافته است.)
راک در انواع مختلف آن بسیار محبوب است. این منطقی است که گیتار از محبوبیت خوبی برخوردار است، زیرا بسیاری از مردم هنگام گوش دادن به گروههای موسیقی مورد علاقه خود، یاد میگیرند که این ساز را یاد بگیرند. گروههای موسیقی معروف و نوازندگان گیتار به محبوبیت زیاد گیتار کمک کرده اند.
گیتارها برای ترانه سرایی مناسب هستند
اگر یک ترانه سرای مشتاق هستید، گیتار میتواند یکی از مفیدترین ابزارهای شما باشد. اگر چند آکورد بلد هستید، میتوانید آهنگی را برای گیتار بنویسید. در واقع، اگر فقط بتوانید یک ملودی اساسی را در کنار هم قرار دهید، احتمالاً گیتار ساز مفیدی برایتان خواهد بود.
گیتاریستها و ترانه سرایان پیشرفته میدانند که گیتار مانند ارکستری مستقل است که به تنهایی به اجرا میپردازد. از آنجا که بسیاری از موسیقیها مبتنی بر گیتار هستند، میتوانید ایده کاملاً واضحی از قطعه موسیقی کامل شده، دریافت کنید. این امر به ویژه اگر در یک گروه موسیقی هستید و سعی در انتقال دید خود به سایر نوازندگان دارید بسیار مفید است.
گیتارها قابل حمل هستند
نوازندگان پیانو وقت زیادی صرف میکنند تا سازهای خود را به جایی حمل کنند. دِرامرها نیز هر وقت بخواهند ساز خود را به حرکت دربیاورند باید زمان و زحمت زیادی را تحمل کنند. در حالیکه مردم گیتارهای خود را به پارک میبرند، آنها را برای سفرهای اردویی بسته بندی میکنند و حتی هنگام رفتن به تعطیلات آنها را در هواپیما میگذارند و به راحتی آنها را همراه خود میبرند.
گیتارها برای مجریان تکنوازی بسیار عالی هستند
اگر میخواهید با ساز بخوانید و تکنوازی کنید، پیانو و گیتار دو گزینه مناسب هستند. اگر قصد دارید به عنوان نوازنده تکنوازی کنید، گزینههای بیشتری پیش رو دارید، اما گیتار هنوز در بالای لیست است. شما میتوانید سازهای صوتی با سبک انگشتی بنوازید، با گیتار الکتریک در یک باشگاه جاز اجرا کنید یا به عنوان گیتاریست کلاسیک کنسرت برگزار کنید.
احتمالاً میتوانید به روشهای دیگری برای اجرای انفرادی با گیتار فکر کنید، از جمله ساز زدن و گرم کردن مجلس در مهمانیها. توانایی سرگرم کردن مردم با گیتار هم از دیگر دلایل محبوبیت آن است.
شما میتوانید گیتار را با صدای آهسته هم تمرین کنید
آیا ترجیح میدهید در آپارتمانی در کنار گیتاریست هوی متال زندگی کنید یا نوازنده شیپور؟ اگر گیتاریست متال را انتخاب کنید، انتخاب هوشمندانهای کردید زیرا آنها چیزی را دارند که ساز ترومپت ندارد: یک دستگیره صدا.
نکته این است که شما میتوانید گیتار خود را با صدای کم یا حتی با استفاده از هدفون تمرین کنید. این خبر خوبی برای مبتدیان (و خانوادههای آنها) است زیرا آنها میتوانند بدون احساس خجالت اشتباه کنند و با ساز کلنجار بروند.
این برای نوازندگاه پیشرفته نیز خوب است زیرا این به آن معنی است که آنها میتوانند در هر ساعت از شبانه روز با ساز خود تمرین کنند بدون اینکه مزاحمتی برای دیگران داشته باشد.
آنچه در گیتار میآموزید به سازهای دیگر منتقل میشود
اگر نواختن روی گیتار آکوستیک را یاد بگیرید، مهارتهای شما به گیتار الکتریک منتقل میشود. این کاملاً واضح است ولی چیزی که شاید ندانید، این است که مهارتها و تئوریهایی که در مورد گیتار میآموزید میتواند به سایر سازهای مرتبط نیز منتقل شود.
اگر مقیاس، آکورد، تئوری موسیقی و... را در مورد گیتار درک کنید، به راحتی میتوانید به سمت باس بروید. باس و گیتار یک مقدار زیادی مشترک هستند. چهار سیم باس همانند چهار سیم پایینی گیتار تنظیم میشود، به جز یک اکتاو از هم جدا هستند.
سخن پایانی:
گیتار یکی از محبوب ترین سازها است زیرا همه کاره، قابل حمل و نسبتاً مقرون به صرفه است. محبوبیت موسیقی راک در اشکال مختلف آن باعث شده تا گیتار از همه نوع در معرض دید علاقمندان موسیقی قرار گیرد و بسیاری از علاقمندان موسیقی، این ساز را به کار گیرند.
اگر شما هم به فکر یادگیری نواختن گیتار افتادهاید میتوانید آن را هم اکنون با ماژورین آغاز کنید
امروز می خواهیم در مورد کشوری حرف بزنیم که توی دنیا به فوتبالش معروف است و امروزه در دنیا فوتبال یک تاکتیک است.هنر در کشور جز مهمترین ها است..و سواحل زیبایی دارد. کشور اسپانیا که روزی در دست مستعمره مسلمانان بودند و مناطق تاریخی زیبایی دارد.امروز میخواهیم در مورد زبان اسپانیایی حرف بزنیم و نکاتی در مورد آن را بگوییم.
برای این نکته آخر، بهتر است چند کلمه مقدماتی اسپانیایی را بلد باشید و بدانید چه اصطلاحی در چه جایی به کار میرود. در اینجا لیستی از جملههایی که در مکالمههای روزمره یا در سفر مورد نیاز است را در اختیارتان قرار میدهیم
شروع کردن یک گفتگو:
!Hola¡ – سلام
(O-la)
!Buenos días¡ – صبح بخیر
(BWAY-nos DEE-as)
!Buenas tardes¡ – عصر/بعد از ظهر بخیر
(BWAY-nas TAR-des)
!Bienvenido¡ – خوش آمدید!
(Bee-en-ven-EE-doh)
احوالپرسی:
?Cómo estás¿ – چطوری؟
(KOH-moh eh-STAHS)
?Cómo te va¿ – چه خبر؟
(KOH-moh te BAH)
?Cómo te ha ido¿ – اوضاع چطور است؟
(KOH-moh te ha EE-doh)
!Estoy bien Gracias – خوبم، ممنون.
(eh-STOY bee-en GRA-thee-as/GRA-see-as)
?Y tú¿ – و تو؟
(ee too)
Bien/ Así así. – خوبم، بد نیستم
(bee-en / a-SEE a-SEE)
?Qué tal¿ – خوبی؟
(kay tal)
?Qué pasa¿ – چه خبر؟
(kay PA-sa)
?Qué haces¿ – چه کار میکنی؟
(kay AH-says)
اصطلاحهای مودبانه پوزش و سپاس:
!¡Gracias – ممنون!
(GRA-thee-as/GRA-see-as)
!¡Muchas gracias – خیلی ممنونم!
(MOO-chas GRA-thee-as/GRA-see-as)
¡De nada! – خواهش میکنم
(de NA-da)
!¡Perdone! / ¡Oiga – ببخشید! (برای درخواست چیزی)
(per-DON-ay/ OY-ga)
!¡Perdone! / Disculpe – ببخشید (برای رد شدن)
(per-DON-ay/ dis-KUL-pay)
!¡Disculpe – متاسفم!
(if you didn’t hear something) (dis-KUL-pay)
!¡Lo siento – متاسفم (به هنگام انجام کار اشتباه)
(lo see-EN-to)
درخواست کمک:
?Podría ayudarle¿ – میتوانم کمکتان کنم؟
(poh-DREE-a ay-oo-DAR-le)
?Puede ayudarme¿ – میتوانی کمکم کنی؟
(PWE-day ay-oo-DAR-may)
!¡Sin problema – مشکلی نیست!
(sin -pro- ble-ma)
کلمهها و عبارتهای پرسشی:
?…qué¿ – چه؟ کدام؟
(kay)
?…cómo¿ – چگونه؟
(KOH-moh)
?…cuándo¿ – چه زمانی؟
(KWAN-doh)
?…dónde – کجا؟
(DON-day)
?…quién¿ – چه کسی؟
(KEE-en)
?…por qué¿ – چرا؟
(por KAY)
?cuál¿ – کدام؟
(kwal)
?Como te llamas¿ – اسمت چیست؟
(KOH-moh teh yah-mas)
?Qué hora tienes¿ – ساعت چند است؟
(kay OH-ra tee-EN-es)
?Qué edad tienes¿ – چند سال داری؟
(kay ay-DAD tee-EN-es)
?Cuántos años tienes¿ – چند سالت است؟
(KWAN-tos AN-yos tee-EN-es)
?De dónde viene¿ – کجایی هستی؟
(de DON-day vee-EN-ay)
?Dónde vives¿ – کجا زندگی میکنی؟
(DON-day VEE-ves)
?Cuánto cuesta eso¿ – قیمتش چند است؟
(KWAN-to KWES-ta eso)
?Qué es esto¿ – این چیست؟
(kay es ES-to)
?Entiende¿ – میفهمی؟
(en-tee-EN-day)
?Comprende¿ – فهمیدی؟
(com-prEN-day)
?Hablas inglés¿ – انگلیسی بلد هستی؟
(AB-las in-glAYs)
?Dónde está el baño¿ – توالت کجاست؟
(DON-day es-TAH el BAN-yo)
در رستوران:
El Desayuno – صبحانه
(des-a-yu-nar)
El Almuerzo – نهار
(al-muer-zo)
La Cena – شام
(la- ce- na)
El Agua – آب
(a- guar)
Un Café – کافه
(ca- fé)
La Sopa – سوپ
(so-pa)
La Ensalada – سالاد
(en-sa-la-da)
El Pollo - جوجه
(po-llo)
La Carne – گوشت
(car-ne)
پایان گفتگو:
Adiós – خداحافظ
(ah-dee-OS)
!¡Buenas noches – شب بخیر
(bway-nas no-ches)
!¡Hasta luego – بعدا میبینمت
(AS-ta loo-AY-go)
!¡Hasta pronto – به زودی میبینمت
(AS-ta PRON-to)
!¡Hasta mañana – فردا میبینمت
(AS-ta man-YAN-a)
Nos vemos – به امید دیدار
(nos VAY-mos)
سخن پایانی:
ما تعدادی از جملات و عبارتهایی که در سفر یا در گفتگوهای روزمره مورد استفاده قرار میگیرد را گردآوری کردیم. خواندن آن شروع خوبی است برای آغاز یادگیری زبان شیرین و خوش آهنگ اسپانیایی. میتوانید یادگیری این زبان را از همینجا، از کلاس زبان اسپانیایی ماژورین آغاز کنید
امروز می خواهیم در مورد کشوری حرف بزنیم که توی دنیا به فوتبالش معروف است و امروزه در دنیا فوتبال یک تاکتیک است.هنر در کشور جز مهمترین ها است..و سواحل زیبایی دارد. کشور اسپانیا که روزی در دست مستعمره مسلمانان بودند و مناطق تاریخی زیبایی دارد.امروز میخواهیم در مورد زبان اسپانیایی حرف بزنیم و نکاتی در مورد آن را بگوییم.
برای این نکته آخر، بهتر است چند کلمه مقدماتی اسپانیایی را بلد باشید و بدانید چه اصطلاحی در چه جایی به کار میرود. در اینجا لیستی از جملههایی که در مکالمههای روزمره یا در سفر مورد نیاز است را در اختیارتان قرار میدهیم
شروع کردن یک گفتگو:
!Hola¡ – سلام
(O-la)
!Buenos días¡ – صبح بخیر
(BWAY-nos DEE-as)
!Buenas tardes¡ – عصر/بعد از ظهر بخیر
(BWAY-nas TAR-des)
!Bienvenido¡ – خوش آمدید!
(Bee-en-ven-EE-doh)
احوالپرسی:
?Cómo estás¿ – چطوری؟
(KOH-moh eh-STAHS)
?Cómo te va¿ – چه خبر؟
(KOH-moh te BAH)
?Cómo te ha ido¿ – اوضاع چطور است؟
(KOH-moh te ha EE-doh)
!Estoy bien Gracias – خوبم، ممنون.
(eh-STOY bee-en GRA-thee-as/GRA-see-as)
?Y tú¿ – و تو؟
(ee too)
Bien/ Así así. – خوبم، بد نیستم
(bee-en / a-SEE a-SEE)
?Qué tal¿ – خوبی؟
(kay tal)
?Qué pasa¿ – چه خبر؟
(kay PA-sa)
?Qué haces¿ – چه کار میکنی؟
(kay AH-says)
اصطلاحهای مودبانه پوزش و سپاس:
!¡Gracias – ممنون!
(GRA-thee-as/GRA-see-as)
!¡Muchas gracias – خیلی ممنونم!
(MOO-chas GRA-thee-as/GRA-see-as)
¡De nada! – خواهش میکنم
(de NA-da)
!¡Perdone! / ¡Oiga – ببخشید! (برای درخواست چیزی)
(per-DON-ay/ OY-ga)
!¡Perdone! / Disculpe – ببخشید (برای رد شدن)
(per-DON-ay/ dis-KUL-pay)
!¡Disculpe – متاسفم!
(if you didn’t hear something) (dis-KUL-pay)
!¡Lo siento – متاسفم (به هنگام انجام کار اشتباه)
(lo see-EN-to)
درخواست کمک:
?Podría ayudarle¿ – میتوانم کمکتان کنم؟
(poh-DREE-a ay-oo-DAR-le)
?Puede ayudarme¿ – میتوانی کمکم کنی؟
(PWE-day ay-oo-DAR-may)
!¡Sin problema – مشکلی نیست!
(sin -pro- ble-ma)
کلمهها و عبارتهای پرسشی:
?…qué¿ – چه؟ کدام؟
(kay)
?…cómo¿ – چگونه؟
(KOH-moh)
?…cuándo¿ – چه زمانی؟
(KWAN-doh)
?…dónde – کجا؟
(DON-day)
?…quién¿ – چه کسی؟
(KEE-en)
?…por qué¿ – چرا؟
(por KAY)
?cuál¿ – کدام؟
(kwal)
?Como te llamas¿ – اسمت چیست؟
(KOH-moh teh yah-mas)
?Qué hora tienes¿ – ساعت چند است؟
(kay OH-ra tee-EN-es)
?Qué edad tienes¿ – چند سال داری؟
(kay ay-DAD tee-EN-es)
?Cuántos años tienes¿ – چند سالت است؟
(KWAN-tos AN-yos tee-EN-es)
?De dónde viene¿ – کجایی هستی؟
(de DON-day vee-EN-ay)
?Dónde vives¿ – کجا زندگی میکنی؟
(DON-day VEE-ves)
?Cuánto cuesta eso¿ – قیمتش چند است؟
(KWAN-to KWES-ta eso)
?Qué es esto¿ – این چیست؟
(kay es ES-to)
?Entiende¿ – میفهمی؟
(en-tee-EN-day)
?Comprende¿ – فهمیدی؟
(com-prEN-day)
?Hablas inglés¿ – انگلیسی بلد هستی؟
(AB-las in-glAYs)
?Dónde está el baño¿ – توالت کجاست؟
(DON-day es-TAH el BAN-yo)
در رستوران:
El Desayuno – صبحانه
(des-a-yu-nar)
El Almuerzo – نهار
(al-muer-zo)
La Cena – شام
(la- ce- na)
El Agua – آب
(a- guar)
Un Café – کافه
(ca- fé)
La Sopa – سوپ
(so-pa)
La Ensalada – سالاد
(en-sa-la-da)
El Pollo - جوجه
(po-llo)
La Carne – گوشت
(car-ne)
پایان گفتگو:
Adiós – خداحافظ
(ah-dee-OS)
!¡Buenas noches – شب بخیر
(bway-nas no-ches)
!¡Hasta luego – بعدا میبینمت
(AS-ta loo-AY-go)
!¡Hasta pronto – به زودی میبینمت
(AS-ta PRON-to)
!¡Hasta mañana – فردا میبینمت
(AS-ta man-YAN-a)
Nos vemos – به امید دیدار
(nos VAY-mos)
سخن پایانی:
ما تعدادی از جملات و عبارتهایی که در سفر یا در گفتگوهای روزمره مورد استفاده قرار میگیرد را گردآوری کردیم. خواندن آن شروع خوبی است برای آغاز یادگیری زبان شیرین و خوش آهنگ اسپانیایی. میتوانید یادگیری این زبان را از همینجا، از کلاس زبان اسپانیایی ماژورین آغاز کنید
امروز می خواهیم در مورد کشوری حرف بزنیم که توی دنیا به فوتبالش معروف است و امروزه در دنیا فوتبال یک تاکتیک است.هنر در کشور جز مهمترین ها است..و سواحل زیبایی دارد. کشور اسپانیا که روزی در دست مستعمره مسلمانان بودند و مناطق تاریخی زیبایی دارد.امروز میخواهیم در مورد زبان اسپانیایی حرف بزنیم و نکاتی در مورد آن را بگوییم.
برای این نکته آخر، بهتر است چند کلمه مقدماتی اسپانیایی را بلد باشید و بدانید چه اصطلاحی در چه جایی به کار میرود. در اینجا لیستی از جملههایی که در مکالمههای روزمره یا در سفر مورد نیاز است را در اختیارتان قرار میدهیم
شروع کردن یک گفتگو:
!Hola¡ – سلام
(O-la)
!Buenos días¡ – صبح بخیر
(BWAY-nos DEE-as)
!Buenas tardes¡ – عصر/بعد از ظهر بخیر
(BWAY-nas TAR-des)
!Bienvenido¡ – خوش آمدید!
(Bee-en-ven-EE-doh)
احوالپرسی:
?Cómo estás¿ – چطوری؟
(KOH-moh eh-STAHS)
?Cómo te va¿ – چه خبر؟
(KOH-moh te BAH)
?Cómo te ha ido¿ – اوضاع چطور است؟
(KOH-moh te ha EE-doh)
!Estoy bien Gracias – خوبم، ممنون.
(eh-STOY bee-en GRA-thee-as/GRA-see-as)
?Y tú¿ – و تو؟
(ee too)
Bien/ Así así. – خوبم، بد نیستم
(bee-en / a-SEE a-SEE)
?Qué tal¿ – خوبی؟
(kay tal)
?Qué pasa¿ – چه خبر؟
(kay PA-sa)
?Qué haces¿ – چه کار میکنی؟
(kay AH-says)
اصطلاحهای مودبانه پوزش و سپاس:
!¡Gracias – ممنون!
(GRA-thee-as/GRA-see-as)
!¡Muchas gracias – خیلی ممنونم!
(MOO-chas GRA-thee-as/GRA-see-as)
¡De nada! – خواهش میکنم
(de NA-da)
!¡Perdone! / ¡Oiga – ببخشید! (برای درخواست چیزی)
(per-DON-ay/ OY-ga)
!¡Perdone! / Disculpe – ببخشید (برای رد شدن)
(per-DON-ay/ dis-KUL-pay)
!¡Disculpe – متاسفم!
(if you didn’t hear something) (dis-KUL-pay)
!¡Lo siento – متاسفم (به هنگام انجام کار اشتباه)
(lo see-EN-to)
درخواست کمک:
?Podría ayudarle¿ – میتوانم کمکتان کنم؟
(poh-DREE-a ay-oo-DAR-le)
?Puede ayudarme¿ – میتوانی کمکم کنی؟
(PWE-day ay-oo-DAR-may)
!¡Sin problema – مشکلی نیست!
(sin -pro- ble-ma)
کلمهها و عبارتهای پرسشی:
?…qué¿ – چه؟ کدام؟
(kay)
?…cómo¿ – چگونه؟
(KOH-moh)
?…cuándo¿ – چه زمانی؟
(KWAN-doh)
?…dónde – کجا؟
(DON-day)
?…quién¿ – چه کسی؟
(KEE-en)
?…por qué¿ – چرا؟
(por KAY)
?cuál¿ – کدام؟
(kwal)
?Como te llamas¿ – اسمت چیست؟
(KOH-moh teh yah-mas)
?Qué hora tienes¿ – ساعت چند است؟
(kay OH-ra tee-EN-es)
?Qué edad tienes¿ – چند سال داری؟
(kay ay-DAD tee-EN-es)
?Cuántos años tienes¿ – چند سالت است؟
(KWAN-tos AN-yos tee-EN-es)
?De dónde viene¿ – کجایی هستی؟
(de DON-day vee-EN-ay)
?Dónde vives¿ – کجا زندگی میکنی؟
(DON-day VEE-ves)
?Cuánto cuesta eso¿ – قیمتش چند است؟
(KWAN-to KWES-ta eso)
?Qué es esto¿ – این چیست؟
(kay es ES-to)
?Entiende¿ – میفهمی؟
(en-tee-EN-day)
?Comprende¿ – فهمیدی؟
(com-prEN-day)
?Hablas inglés¿ – انگلیسی بلد هستی؟
(AB-las in-glAYs)
?Dónde está el baño¿ – توالت کجاست؟
(DON-day es-TAH el BAN-yo)
در رستوران:
El Desayuno – صبحانه
(des-a-yu-nar)
El Almuerzo – نهار
(al-muer-zo)
La Cena – شام
(la- ce- na)
El Agua – آب
(a- guar)
Un Café – کافه
(ca- fé)
La Sopa – سوپ
(so-pa)
La Ensalada – سالاد
(en-sa-la-da)
El Pollo - جوجه
(po-llo)
La Carne – گوشت
(car-ne)
پایان گفتگو:
Adiós – خداحافظ
(ah-dee-OS)
!¡Buenas noches – شب بخیر
(bway-nas no-ches)
!¡Hasta luego – بعدا میبینمت
(AS-ta loo-AY-go)
!¡Hasta pronto – به زودی میبینمت
(AS-ta PRON-to)
!¡Hasta mañana – فردا میبینمت
(AS-ta man-YAN-a)
Nos vemos – به امید دیدار
(nos VAY-mos)
سخن پایانی:
ما تعدادی از جملات و عبارتهایی که در سفر یا در گفتگوهای روزمره مورد استفاده قرار میگیرد را گردآوری کردیم. خواندن آن شروع خوبی است برای آغاز یادگیری زبان شیرین و خوش آهنگ اسپانیایی. میتوانید یادگیری این زبان را از همینجا، از کلاس زبان اسپانیایی ماژورین آغاز کنید
در هنر اگر قرار باشد سازی را معرفی کنیم که آموختن آن سخت باشید ابتدا باید ویالون و بعدش پیانو را معرفی کرد.با در نظر گرفتن این مسئله که اصولا، هنر یک امر موضوعی و انتزاعی است؛ درمیابیم که با فرایندی سخت و پیچیده رو به رو هستیم و تمایز دادن هنرمندان از یکدیگر کاری است حقیقتا دشوار. انتخاب تنها نه نوازندهی حرفهای در تمام طول تاریخ موسیقی هم، از این امر مستثنا نیست
در همین زمینه باید گفت که آن چه هنرمندان را از سایر همکارانشان جدا مینماید؛ صرفا تسلط بر اصول و تکنیکهای هنری؛ و در موضوع مورد بحث ما، نواختن ویولون نیست؛ بلکه عاملی که شخصی را تبدیل به یک ویولونیست برجسته و ماندگار میکند؛ جوششی ذاتی و استعدادی درونی است. شاید همان چیزی که با گذشت زمان، از آن به عنوان امضای هنرمند یاد میکنیم و میتوانیم به این وسیله، یک اثر هنری را از دیگری تشخیص دهیم.
با نگاهی بر هر آن چه پیش از این ذکر شد؛ به معرفی نه تن از بهترین نوازندگان ویولون میپردازیم؛ که پس از گذشت سالهای متمادی، همچنان در سرزمینهای آواهای جادویی و اسرارآمیز خود، فرمانروایی میکنند.
یاشا هایفِز(1901-1974)
او که استادی است بلامنازع و تمام و کمال؛ از محبوبترین و برترین نوازندههای ویولون تاریخ موسیقی به شمار میآید. هایفز از پنج سالگی حرفهی خود را شروع کرد و شصت و پنج سال دیگر هم به آن وفادار ماند.جرج برنارد شاو در نامهی مشهور خود به هایفز مینویسد: "اگر همینطور بیعیب و نقص و با یک توانایی فوق بشری به نوازندگی ادامه دهی؛ حتی خداوند هم به تو حسادت خواهد کرد و اینگونه جوان خواهی مرد! به نظرم شبها قبل از خواب، به جای دعا و مناجات، کمی ویولون بزن؛ اما به زشتیِ هر چه تمامتر؛ شاید بخشیده شوی!"
نیکولو پاگانینی(1782-1840)
نام این نوازنده و آهنگساز مطرح ایتالیایی، در میان بهترینهای این عرصه به چشم میخورد. اگر چه او در زندگی شخصی خود با مشکلاتی مثل قمار و اعتیاد به الکل رو به رو بود؛ اما هرگز اجازه نداد که این مسائل بر کارش تاثیرگذار باشد. او در دنیایی که خالی از هرگونه فناوری برای ارتباطات بود هم توانست راه خود را در سرتاسر جهان باز کند. تکنیکهای ابداعیِ او همچنان از محبوبیت بالایی برخوردار و مورد تایید و تحسین هنرمندان است.
دیوید اوستراخ(1908-1974):
این دانشآموختهی کنسرواتوار چایکوفسکی مسکو که اصالتاً اوکراینی است؛ با آهنگسازان و ارکسترهای بزرگی در سرتاسر دنیا همکاری داشت و اجراهای برجستهای از آثار ویولونی دمیتری شوستاکوویچ و آرام خاچاتوریان ارائه کرد دنیا موسیقی او را یکی از برجستهترین نوازندگان ویولون در قرن بیستم میدانند؛ که در طول شصت سال دوران فعالیت هنریاش، جوایز و افتخارات زیادی را از آن خود کرد.
ایزاک پرلمان(-1945)
این حقیقت که او یکی از برجستهترین ویولونیستهای سبک کلاسیک در دنیای امروز است؛ در واقع غیرقابل انکار جلوه میکند. این هنرمند فوقستاره که آموزگار هم هست؛ هر سال بر محبوبیت خود میافزاید و مخاطبیناش را در شگفتی میگذارد. در ادامه لازم به ذکر است که او با چنین توانایی قابل توجهی، با جوایز بسیاری مورد تقدیر قرار گرفته است.
هیلاری هان(-1979):
این نوازندهی جوان آمریکایی که اولین بار در سن دوازده سالگی ساز به دست گرفت؛ توانست از شانزده سالگی به دنیای حرفهایها قدم بگذارد و قطعات کلاسیک را ضبط کند. هان، موفق به دریافت جایزهی پولیتزر، برای اجرای کنسرتوی ویولون جنیفر هیگدون که مخصوص او نوشته شده بود؛ نیز شد. او با کسب جوایز متعدد دیگر و به دست آوردن مهر تایید منتقدین و مخاطبان، جایگاه خود را به عنوان ویولونیست برتر تثبیت کرده است.
فردریک کرایسلر(1875-1962)
این ویولونیست و آهنگساز اتریشی، به عنوان یکی از بزرگترین و بهترین نوازندههای تمام دوران شناخته شده است و مورد تحسین و ستایش قرار میگیرد. آنچه آثار او را از سایرین متمایز میکند؛ بیان و امضای شخصی وی، عبارات رسا و آهنگین و تمرکز فوقالعادهی او در اجرا است. کرایسلر در میان مخاطبین عام و گستردهی جامعه نیز شناخته شده و دوستداشتنی بود. به همین ترتیب توانست راه خود را به نشریات هم بگشاید و در فوریهی 1925 بر جلد مجلهی تایم ظاهر شود.
پابلو دو ساراسته(1844-1908)
این نوازندهی اسپانیایی، استاد مسلم و مشهور قرن نوزدهم بود که با استعداد و هوش ویژهی خود، توانست آثار بسیاری را بسازد و اجرا کند. قطعات او همچنان نواخته میشوند. به علاوه، او به خاطر برنامههای اپرای بینظیر خود از جمله، کنسرت فانتزی دربارهی کارمن، بسیار مورد علاقه و تحسین واقع شده است.
ناتان میلشتاین(1904-1992)
این هنرمند که اتفاقا دستی بر ترجمه هم داشته؛ توانست هفتاد سال را با موفقیت تمام در عرصهی نوازنده ویالون و آهنگسازی فعالیت کند. او حتی در هشتاد و دو سالگی هم دست از فعالیت نکشید و آخرین اجرای خود را در استکهلم انجام داد. میلشتاین به توانایی در عملکرد، استقامت و دقت فنی شناخته شده بود و همواره مورد تحسین است. در طول زندگی، برندهی جوایز متعددی شد؛ از جمله جایزهی گرمیِ 1975 برای ضبط سوناتهای باخ و پارتیتاس.
سارا چانگ(-1980)
این نوازندهی آمریکایی، یک اعجوبهی واقعی است و با توانایی استثنایی و شور هنری خاص خود که در اجرا دارد؛ شناخته میشود. مجموعهی جوایز و افتخاراتی که به دست آورده است؛ میتواند گواهی بر این باشد که او یک نابغه به دنیا آمده است.
مروری داشتیم بر مهمترین و برترین ویولونیستهای تاریخ موسیقی؛ که هر یک با نبوغ ذاتی خود و پشتکاری که در این عرصه داشتهاند؛ جایگاهی در این فهرست پیدا کردهاند. با امید بر این که این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته باشد. با آرزوی بهترینها.
همیشه مسافرت کردن و سفر رفتن و تجربه کردن لذت های زیادی دارد به خصوص که آن کشور ترکیه هم باشد و بتوانیم هم جاهای دیدنی ترکیه رو ببینیم و هم بتوانیم با ساکنین و شهروندان این کشور ارتباط داشته باشیم و هم بتوانیم زبان دیگری هم بیاموزیم.
نکته دیگری که وجود دارد این است که اکثر شهروندان کشور ترکیه زبان انگلیسی بلد نیستند و تنها راه ارتباطی با آنها این است که به زبان خودشان با آنها صحبت کنید؛ بنابراین زبان انگلیسی در هنگام سفر به ترکیه حتی در شهرهای اروپایی آن هم برای شما کاربرد چندانی نخواهد داشت.
البته ذکر این نکته نیز ضرورت دارد که در زمان سفر با تور ترکیه، نیاز به تسلط به زبان ترکی استانبولی نیست. شهروندان ترکیه به خوشرویی و مهماننوازی شهرت دارند. حتی اگر به زبان خودشان با آنها صحبت نکنید، آنها برخورد گرم و صمیمانهای با شما خواهند داشت.
بهطورکلی در هر کشور خارجی که قصد سفر با آن را داشته باشید، باید بتوانید با زبان آن کشور ارتباط برقرار کنید. اگر قصد سفر به کشور ترکیه را دارید و تصمیم دارید از اماکن دیدنی ترکیه بازدید کنید، بهتر است تا جای ممکن با کلمات پرکاربرد و کلیدی ترکی استانبولی آشنایی داشته باشید.
در این مطلب برخی کلمات کلیدی را در ترکی استانبولی بیان کردهایم که بیشترین کاربرد را داشته و بسیار رایج هستند.
کلمات پرکاربرد ترکی استانبولی
Merhaba
معنی: سلام
Teşekkür ederim
معنی: متشکرم
Sağol
معنی: متشکرم (غیررسمی)
Afedersiniz
معنی: ببخشید، معذرت میخواهم
Lütfen
معنی: لطفاً
Şerefe!
معنی: بهسلامتی
Hoşça kal
معنی: خداحافظ
Fiyatı ne kadar?
معنی: قیمتش چقدر است؟
Hesap lütfen
معنی: صورتحساب لطفاً
Banyo nerede?
حمام کجاست؟
Türkiye
معنی: ترکیه
Türk
معنی: ترک
Türkçe
معنی: ترکی (زبان)
Evet
معنی: بله
Hayır
معنی: نه
Bir
معنی: یک
İki
معنی: دو
Üç
معنی: سه
Bu
معنی: این
Şu
معنی: آن
Çok iyi
معنی: خیلی خوب
Güzel
معنی: زیبا، قشنگ
Lezzetli
معنی: خوشمزه
Bundan hoşlanıyorum
معنی: این را دوست دارم.
Tamam mı?
معنی: حله؟ باشد؟
Tamam
معنی: باشه. خوبه.
Bu iyi
معنی: این خوب است.
nerede?
معنی: …. کجاست؟
Ne?
معنی: چی؟
Ne zaman?
معنی: چه زمانی؟
Az / Biraz
معنی: کم، یک کمی
Hoş geldiniz!
معنی: خوش آمدید
Günaydın
معنی: صبحبهخیر
İyi geceler
معنی: شببهخیر
Hoşça kal!
معنی: خداحافظ، بهسلامت
Görüşmek üzere
معنی: به امید دیدار
Çok teşekkürler
معنی: خیلی ممنون
Rica ederim
معنی: خواهش میکنم.
Sorun değil
معنی: مشکلی نیست.
Seni seviyorum
معنی: دوستت دارم.
Tebrikler!
معنی: تبریک
Üzgünüm
معنی: متأسفم
Ne tavsiye edersiniz?
معنی: چه توصیهای دارید؟
Bir fotoğraf çekebilir miyim?
معنی: یک عکس میتوانم بگیرم؟
O nedir?
معنی: آن چیست؟
Nerelisiniz?
معنی: اهل کجا هستید؟
lıyım
معنی: اهل …. هستم.
Nasıl gidiyor?
معنی: اوضاع چطوره؟ حالت چطوره؟
İyiyim
معنی: خوبم
Adınız ne?
معنی: اسم شما چیست؟
Benim adım …
معنی: اسم من … است.
Tanıştığımıza memnun oldum
معنی: از آشناییتان خوشوقتم.
Ben de memnun oldum
معنی: من هم خوشوقتم.
Burada
معنی: اینجا
Orada
معنی: آنجا
İlginç
معنی: جالب
Mümkün
معنی: ممکن
Doğru
معنی: درست، صحیح
Harika
معنی: عالی
Favori
معنی: موردعلاقه
Ünlü
معنی: مشهور
Muhteşem!
معنی: فوقالعاده
Meşgul
معنی: پرمشغله
Hazır
معنی: آماده
Daha sonar
معنی: بعداً
Şimdi
معنی: الان
Ben
معنی: من
Sen
معنی: تو (غیررسمی)
Siz
معنی: شما (رسمی یا برای جمع)
Arkadaş
معنی: دوست
Hiçbir şey
معنی: هیچی
Daha çok
معنی: بیشتر
Belki
معنی: شاید
۷۴.Elbette
معنی: البته
Katılıyorum
معنی: موافقم
Anlıyorum
معنی: فهمیدم
Anlamıyorum
معنی: نمیفهمم
Lütfen tekrarlar mısın?
معنی: لطفاً تکرار میکنید؟
İngilizce konuşabiliyor musun?
معنی: میتوانید انگلیسی صحبت کنید؟
Çok az Türkçe konuşabiliyorum
معنی: من میتوانم خیلی کم ترکی صحبت کنم.
Türkçe’de nasıl … dersiniz?
معنی: در ترکی چطور …. را میگویید؟
ne demek?
معنی: …. به چه معناست؟
Buradan internete girebilir miyim?
معنی: از اینجا میتوانم به اینترنت وصل بشم؟
Yakınlarda iyi bir restoran önerebilir misiniz?
معنی: آیا میتوانید یک رستوران در این نزدیکی پیشنهاد بدهید؟
Biraz indirim yapabilir mısınız?
معنی: کمی تخفیف میتوانید بدهید؟
İmdat!
معنی: کمک!
Polis
معنی: پلیس
Doktor
معنی: دکتر
Kayboldum
معنی: گم شدم
Hangi yöne?
کدام راه؟
Bankamatik
معنی: خودپرداز، ATM
Bugün
معنی: امروز
Meşgul
معنی: پرمشغله
Hazır
معنی: آماده
Daha sonar
معنی: بعداً
Şimdi
معنی: الان
Ben
معنی: من
Sen
معنی: تو (غیررسمی)
Siz
معنی: شما (رسمی یا برای جمع)
Arkadaş
معنی: دوست
Hiçbir şey
معنی: هیچی
Daha çok
معنی: بیشتر
Belki
معنی: شاید
Elbette
معنی: البته
Katılıyorum
معنی: موافقم
Anlıyorum
معنی: فهمیدم
Anlamıyorum
معنی: نمیفهمم
Lütfen tekrarlar mısın?
معنی: لطفاً تکرار میکنید؟
İngilizce konuşabiliyor musun?
معنی: میتوانید انگلیسی صحبت کنید؟
Çok az Türkçe konuşabiliyorum
معنی: من میتوانم خیلی کم ترکی صحبت کنم.
Türkçe’de nasıl … dersiniz?
معنی: در ترکی چطور …. را میگویید؟
ne demek?
معنی: …. به چه معناست؟
Buradan internete girebilir miyim?
معنی: از اینجا میتوانم به اینترنت وصل بشم؟
Yakınlarda iyi bir restoran önerebilir misiniz?
معنی: آیا میتوانید یک رستوران در این نزدیکی پیشنهاد بدهید؟
Biraz indirim yapabilir mısınız?
معنی: کمی تخفیف میتوانید بدهید؟
İmdat!
معنی: کمک!
Doktor
معنی: دکتر
Kayboldum
معنی: گم شدم
Hangi yöne?
کدام راه؟
Bankamatik
معنی: خودپرداز، ATM
Bugün
معنی: امروز
سخن پایانی
در این مقاله کلمات کلیدی و پرکاربرد ترکی استانبولی برای آشنایی برای شما با این زبان آورده شده است. اگر قصد آشنایی و شروع یادگیری این زبان را دارید، این مطلب میتواند به شما کمک کند. اما درصورتیکه قصد یادگیری این زبان را به طور کامل و جدی دارید،
بهتر است با تهیه منابع یادگیری این زبان و شرکت در کلاسهای زبان ترکی استانبولی اقدام به یادگیری این زبان کنید
پرتره یکی از اجزای مهم اثر های هنری است. زمان ابداع آن بر میگیرد به اوایل شروع مسیحیت و تا به امروز نقش مهمی در آثار هنرمندان ایفا کرده است.پرتره سبکهای مختلفی را شامل میشود. از جمله آنها میتوان به پرتره در عکاسی، سنگتراشی، مجسمهسازی و نقاشی اشاره کرد
اما پرتره چیست؟ میتوان پرتره را به این شکل تعریف کرد که بیانی هنرمندانه از یک فرد است که مهمترین عنصر آن چهره، شخصیت و احساسات درونی آن فرد است که به طرز آشکاری باید مشخص باشد. اصلیترین هدف پرتره نمایش یک شخصیت و احساسات او است.
عکاسهای پرتره معمولاً سوژه خود را از بین افراد بومی در سراسر دنیا انتخاب کرده و به طور معمول عکسهای خود را در طول سفر خود در نقاط مختلف ثبت میکنند. مضمون اصلی عکسهای پرتره اغلب برجستهسازی نابرابریهای اجتماعی است.
در ادامه این مطلب، ۱۰تن عکاسان مشهور پرتره در جهان را به شما معرفی میکنیم.
تن عکاسان مشهور جهان در زمینه پرتره
اگر به حوزه عکاسی علاقهمندید یا بهتازگی قصد شروع عکاسی بهخصوص عکاسی پرتره را دارید، یکی از مهمترین قدمها شناخت بزرگان این حوزه و یادگیری اصول درست این هنر از آنها است. به همین منظور ما در ادامه این مطلب، ده تن عکاسان مشهور پرتره در جهان را به شما معرفی میکنیم.
Steve McCurry
استیو مک کری، توسط عکس معروفی که گرفت به شهرت رسید. عکس معروف او «دختر افغان» نام داشت که آن را در پیشاور پاکستان در یک اردوگاه پناهندگی ثبت کرده بود. نکته جالب در مورد این عکس این است که تحت عنوان شناختهشدهترین و معروفترین عکس National Geographic شناخته میشود.
Lee Jeffries
لی جفریس عکاسی است که به پرترههای سیاه و سفیدی که از افراد بیخانمان ثبت کرده است شناخته میشود.
در پرترههای او میتوانید بارقه هایی از امید را احساس کنید. این احساس از نگاه سوژه سرچشمه میگیرد به طوری که برای بیننده کاملاً ملموس است.
Jimmy Nelsson
پرترههای جیمی نلسون اغلب از افراد قبیلهای و بومی گرفته شده و مجموعه آثار او در بیشتر از ۱۶ کشور جهان ثبت شده است. عکسهای پرترة جیمی نلسون روایتگر داستان زندگیاش است و کتاب او نیز برای خرید در بازار موجود است.
Rehahn
تمرکز ریهاهان بیش از همه بر روی عکسبرداری از کشورهای ویتنام، کوبا و راجستان است. شهرت این عکاس به دلیل نمایش روح موضوعات در عکسهایش است. ریهاهان را میتوان از بهترین عکاسان پرتره جهان دانست.
Eric Lafforgue
اریک لا فورک بیشتر عکسهای خود را در کره شمالی ثبت کرده و نکته جالب در مورد عکسهای او این است که هر کدام از عکسهایش داستان خاص خود را دارد. عکسهای ثبت شده توسط این عکاس برخی از احساسات واقعی سوژه را بهخوبی به تصویر کشیده است.
Manny Librodo
مانی لیبرودو به «جادوگر فتوشاپ» نیز مشهور است. عکسهای پرتره او هرکدام روایتگر داستانی خاص و جزو آثار هنری خاص و ناب هستند.
Lisa Kristine
لیزا کریستین درواقع تصویرگر کرامت انسانی در همه عکسها است و به عکاس بشردوست مشهور شده است. این عکاس در بیشتر از ۱۰۰ کشور جهان مستندگر فرهنگ بومی است و شهرت خود را از نقشی که در افشای بردهداری مدرن داشته به دست آورده است.
David Lazar
دیوید لزار همواره در عکسهایش به دنبال ثبت وقایع زندگی بوده و اکثر عکسهایش را در برزیل، بنگلادش و کنیا ثبت کرده است.
Joel Santos
جوئل سانتوس از طریق عکسهای پرتره خود احساسات خود را به مخاطب به نمایش میگذارد. چند دقیقه نگاه دقیق به پرترههای او کافی است تا همه چیز را از آنها دریابیم.
Phil Borges
فیل بورگس عکاسی است که از پناهندگان تبتی عکسبرداری میکند. عکسهای پرتره او به طور ویژهای خاص است و نشانگر سختیها و رنجهای او در کارش است.
در سنتور دو حفره به شکل گُل روی سطح سنتور وجود دارد که در نرمی، لطافت و شفاف شدن صدای آن تاثیر بسزایی دارد. این ساز دارای صوتی شفاف و بلورین بوده و برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمانهای بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفته است. سنتور یک ساز زهی در موسیقی ایرانی شناخته میشود که به شکل ذوزنقه و دارای سیمهای بسیاری است و با دو زخم چوبی به نام مضراب به صدا در میآید. مضرابهای سنتور در گذشته بدون نمد بودند ولی در حال حاضر معمولاً به مضرابها نمد میچسبانند که خود باعث لطیفتر شدن صدای سنتور میشود. از دیرباز نوازندگان بسیاری به صورت تکنوازی و همنوازی اجراهای منحصربفردی را با این ساز عرفانی داشتهاند که نامشان ماندگار شده است. در ادامه به معرفی برخی از بهترین نوازندگان سنتور ایران پرداخته میشود.
پدر سنتور ایران
پرویز مشکاتیان، معروف به پدر سنتور ایران، متولد ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ در نیشابور از نسل طلایی موسیقی پس از انقلاب به حساب میآید. وی از کودکی نزد پدرش، حسن مشکاتیان شروع به یادگیری نواختن سنتور کرد. چندی بعد در تهران نزد نورعلی برومند و داریوش صفوت، ردیف میرزا عبدالله و در کنار آن ریزه کاریهای نوازندگی (به ویژه سه تار)، گوشههای مهجور و ناشناخته و ضربیهای موسیقی ایرانی را از افرادی دیگری، چون سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله دوامی میآموخت.
مشکاتیان در سال ۱۳۵۴ خورشیدی موفق به کسب عنوان نخست بهترین نوازندگان سنتور ایران در آزمون باربد شد. وی در حالی که بیست و چند سال بیشتر نداشت، تصنیفهایی را خلق کرد که از بهترینهای موسیقی سنتی ایرانی در نیم قرن گذشته به حساب میآیند. از آثار ماندگار وی در آن دوره میتوان به شورانگیز، مرا عاشق، رزم مشترک و پیروزی اشاره نمود. مشکاتیان کتابهای بسیاری را نیز نوشته که از آن میان میتوان به مجموعه تصانیف، بیداد و گل آوا اشاره کرد. پرویز مشکاتیان در سال 1388 درگذشت.
اولین نوازنده سنتور آشنا به نت
حسین صبا از سنین نوجوانی موسیقی را شروع کرد و دو ساز سنتور و پیانو را به ترتیب زیر نظر استادانی بزرگی چون استاد حبیب سماعی و استاد اصلانیان آموخت. او در محیطی علاقهمند به موسیقی تحت نظر مادر و خانواده مادری پرورش یافت. او با شرکت در برنامه رادیو صبا و تکنوازی سنتور شناخته شد.
پس از تاسیس هنرستان موسیقی ملی در سال 1328 توسط روح الله خالقی، از حسین صبا برای تدریس سنتور دعوت به عمل آمد چراکه وی تنها نوازنده سنتور آشنا به تکنیک قدما در زمان خود بود. او جزو کسانی بود که به خط نت آشنایی داشت. از وی تنها یک کتاب خودآموز سنتور به یادگار باقی مانده است که یکی از دقیق ترین و بهترین کتابهای آموزش سنتور است. این نوازنده که از بهترین نوازندگان سنتور ایران به شمار می آید، اردیبهشت سال 1338 وقتی که تنها 35 سال داشت، دار فانی را وداع گفت.
نخستین بانوی ایرانی نوازنده سنتور
ارفع اطرایی، نخستین بانوی ایرانی است که پیش روی استادان بزرگ موسیقی ایران، سنتور را به صورت تکنوازی نواخت. او هشتم تیر۱۳۲۰ به دنیا آمد و جزو اولین دخترانی بوده که در دهه ۳۰ وارد «هنرستان موسیقی ملی» شد. وی گفته است: «در آن زمان هنوز موسیقی به عنوان رشته تحصیلی رسمی شناخته نشده بود. اقدام و تصمیم پدر من در وارد کردن بنده به هنرستان که تحت تاثیر راهنمایی و توجیهات استاد خالقی بود، در بین فامیل و آشنایان باعث تعجب شده بود». وی جزو بهترین نوازندگان سنتور ایران محسوب میشود.
او تحت نظر استادانی همچون روحالله خالقی، کلنل علینقی وزیری، حسین صبا، مصطفی کمال پورتراب، فرامرز پایور و محمود کریمی در سال ۱۳۳۸ از هنرستان ملی فارغالتحصیل شد. اطرایی درباره استاد پایور گفته است: «روشهای نوازندگی و آموزش جناب استاد پایور باعث شدند که بعد از پایان هنرستان هم در خدمت استاد پایور آموزش ببینم». پژوهشگران حوزه موسیقی، اعتراف نمودهاند که اطرایی جانشین پایور در زمان عدم دسترسی به استاد پایور بوده است.
اطرایی خود اقرار کرده : «سال ١٣٣٦، به مناسبت افتتاح تلویزیون ثابت پاسال، استاد دهلوی و استاد پایور قطعه کنسرتینو برای سنتور را به صورت مشترک ساختند و تنظیم کردند که با ارکستر آقای دهلوی و با تکنوازی آقای پایور اجرا شد. اما زمانی که استاد پایور برای سه سال به لندن سفر کردند، تنها کسی که با ارکستر آقای دهلوی تکنوازی سنتور این قطعه را اجرا کرد، من بودم.»او پس از انقلاب و تفکیک جنسیتی هنرستانهای موسیقی افزود: «در گذشته و در تربیت شاگردان هنرستانهای موسیقی، برخلاف سالهای اخیر، بهترین موسیقیدانان ایران بودند. تفکیک جنسیتی وجود نداشت و این خود از پایه بسیاری از مشکلات را مرتفع میکرد. از طرفی با مرور تاریخ معاصر موسیقی ایران، مشاهده میکنیم که تبلور نامی چون قمرالملوک وزیری، نام اساتیدی چون ارسلان خان درگاهی و مرتضی خان نیداوود را تحت تاثیر قرار میداد.»
او در همین گفتوگو اعلام میکند: «من بارها اعتراض کردهام که چرا خانه موسیقی در عمل و برخلاف اساس نامهاش، یک سازمان کاملاً مردانه و مردسالار است. تعداد زیادی از مدیران خانه موسیقی شاگرد خانمهای موسیقیدان هستند اما حتی نامی هم از این اساتید نمیبرند»
ارفع اطرایی در طول بیش از ۶۰ سال فعالیت هنری، مقالات و کتابهای زیادی در حوزه موسیقی نوشته است که در مراکز آموزشی عالی موسیقی تدریس میشوند، از جمله «فرهنگ لغات موسیقی ایرانی»، «سنتور ناظمی»، «زندگی و آثار حبیب سماعی»، «بوی جوی مولیان»، «سازشناسی ایرانی» و «معارف پایور».
او از سال ۱۳۹۳ با سرطان دست و پنجه نرم میکند . اخیراً در مصاحبهای گفته است: «در یک سال و نیمی که در آمریکا هستم، با استفاده از حقوق پسرم و یک بیمه جزیی که دولت آمریکا در اختیار افراد خاص قرار داده است، فقط توانستم بخشی از هزینههای درمانم را تهیه و پرداخت کنم. زمانی که در ایران بودم، بیمهای داشتم که نه خدمات درمانی بود و نه تامین اجتماعی! مطلقاً هیچ کاربردی برای من نداشت و مورد تایید هیچ بیمارستانی نبود. من با آن بیمه یک استامینوفن کدئین هم نمیتوانستم بگیرم. خب، در این شرایط بعد از ۶۰ سال فعالیت مستمر هنری، وقتی جز پسرانم کسی نیست که یاریام کند و حتی حالی از من بپرسد، مجبور به فروش ساز و کتابهایم که با ارزشترین داراییهایم بودند، شدم تا زنده بمانم.»
حبیب سماعی از اولینهای سنتور ایران
حبیب سماعی،از بهترین نوازندگان سنتور ایران، از طفولیت با استادان موسیقی زمان خود چون میرزا حسینقلی و نایب اسدالله در مجالس همنوازی میکرد. متاسفانه از اجراهای زنده این نوازنده که سنتور مهجور را از پرده مستوری بیرون افکند و دلهای شنوندگانش را با مغناطیس آوایش ربود، اثری باقی نمانده است. سماعی اعتقاد داشت: «موسیقی غذای روح است و غذا را نمی توان نجویده هضم کرد. بنابراین ساز و آواز باید به اندازهای باشد که برای شنونده سوءهاضمه نیاورد.» هانری ماسه خاورشناس فرانسوی درباره وی گفته است: «ایرانی، به جای اقتباس از موسیقی غربی، باید همت کند امثال سماعی را به گوش جهانیان رسانده مردمان روی زمین را از نوای جانبخش آن بهرهمند سازند».
درست است که با بالارفتن سن، یادگیری زبانهای خارجه به مراتب سختتر میشود، اما آیا این دشوار شدن به این معناست که باید یادگیری را کنار بگذاریم؟ مسلما خیر،ما میتوانیم به جای فاصله گرفتن از فضای آموزش با اجرای چند روش جدید و مدرن تاثیر زیادی رو کیفیت و سرعت یادگیری مان بگذاریم.
ما در این مقاله قصد داریم این روشها رو به شما معرفی کنیم.
1.دست به کار شوید
احتمالا آموختن یک زبان بیگانه به یکباره و بهطور کامل کار ترسناکی به نظر برسد؛ ولی شما قرار نیست یک شبه این کار را بکنید! خودتان را نترسانید و اهداف کوچک و قابل دستیابی داشته باشید.
یعنی چکار کنم؟ با خودتان قرار بگذارید که مثلا بر پنجاه کلمه از زبان مورد نظرتان مسلط شوید و سپس سعی کنید از این کلمات در طول روز استفاده کنید. یادگرفتن و تکرار کردن جملههای پرکاربرد هم میتواند شروع خوبی باشد.
2. یادگیری زبان را به بخشی از برنامه روزانه خودتان تبدیل کنید!
الیزابت بوفارد با 27 سال سابقه تدریس زبان انگلیسی باور دارد هیچ چیزی به اندازه تکرار و تداوم در بهبود راندمان یادگیری زبانآموزان موثر نیست. ممارست داشتن بارزترین خصیصه زبانآموزان موفق است.
یعنی چکار کنم؟ هرروز زبان مورد نظرتان را تمرین کنید؛ این کار را به یک عادت تبدیل کنید و حتی در شرایط سخت مثل خستگی یا بیماری هم به آن متعهد بمانید. تکرار کردن روزانه باعث میشود هر آنچه یادگرفتهاید از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت شما برود.
3. زبان جدید را به خانهتان دعوت کنید!
مغز ما سازوکارهای جالبی دارد؛ هرچقدر بیشتر با موضوعات جدیدی مثل یک زبان بیگانه در تماس باشید، مغزتان هم آنها را جدیتر گرفته و ناخودآگاه را برای یادگیری هرچه بهتر آنها آماده میکند. متخصصان آموزش زبان اسپانیایی نیز معتقدند زبانآموزان باید از هر فرصتی برای مواجهه با زبان جدید استقبال کنند.
یعنی چکار کنم؟ یک تمرین ساده این است که روی تمام وسایل خانه و آشپزخانه یک برچسب بچسبانید و روی آن اسم وسیله را به زبان موردنظرتان بنویسید. همچنین میتوانید برای فیلم و سریالهای محبوبتان زیرنویس به زبان موردنظر بگذارید یا حتی کتابهای داستانی که برای کودکتان میخوانید را به این زبان بگیرید. گوش دادن موسیقی به زبان جدید نیز بسیار تاثیرگذار است.
4. از تکنولوژی کمک بگیرید!
اپلیکیشنها و سایتهای بسیاری با این هدف وجود دارند که آموزش آنلاین زبانهای خارجه را از یک غول بزرگ و بی شاخ و دم به یک تفریح و سرگرمی تبدیل میکنند. کِیسِر، مترجم هلندی، معتقد است یکی از بهترین رویکردها برای یادگیری قواعد یک زبان جدید از طریق بازی است، مخصوصا برای بزرگسالان!
یعنی چکار کنم؟ علاوه بر بهره بردن از سایتهای آموزش زبان یا اپلیکیشنهای مشابه، یک اقدام جالب و خلاقانه این است که زبان تلفن همراهتان را به زبانی که میخواهید بیاموزید تغییر دهید. این کار به آسانی کلمات جدیدی به شما میآموزد و روشی برای تقویت حافظه نیز هست.
5. یادگیری زبان را به چشم یک ماجراجویی و راهی برای کسب تجربههای جدید ببینید!
به گفته مترجم اسپانیایی، سباستین بتی، یادگیری یک زبان جدید راهی عالی و جذاب برای تجربههای جدید است. این مترجم معتقد است که زبانآموزان باید یادگیری زبان را برای خودشان هیجانانگیز کنند.
یعنی چکار کنم؟ ایران یکی از کشورهایی است که از اقصی نقاط جهان توریستها را به سمت خود جذب میکند. در مناطق دیدنی بسیاری از شهرهای کشورمان تورلیدرهایی فعالیت میکنند که این جاذبههای گردشگری را به زبانهای مختلفی مثل انگلیسی، روسی، آلمانی، ترکی یا حتی چینی برای علاقمندان معرفی میکنند. شرکت کردن در این گردشهای چند ساعته یکی از بهترین راهها برای کسب اطلاعات جدید، گردشگری و از همه مهمتر یادگیری زبان جدید است!
6. دوستان جدید پیدا کنید!
کلید یادگیری بهتر بالابردن تعاملتان با زبان جدید است. صحبت کردن با افرادی که بومی کشور موردنظرتان هستند و این زبان، زبان مادری آنهاست بسیار مفید است. از طریق چنین مکالمههایی یاد میگیرید احساسات و افکارتان را راحتتر بیان کنید و ترجمه همزمان هم به مرور برایتان سادهتر و روانتر خواهد شد.
یعنی چکار کنم؟ از طریق معلم یا دوستانتان، یا با کمک اپلیکیشنهای چت و یادگیری زبان، دوستهای بومی در کشور مربوطه پیدا کنید و سعی کنید هر روز با آنها مکالمه داشته باشید. از ماجراجویی نترسید و دایره دوستانتان را گسترده کنید!
7. نگران اشتباه کردن نباشید!!
آخرین و مهمترین نکته ما برای شما! ترس از اشتباه کردن اصلیترین عاملی است که زبانآموزان را عقب نگه داشته و از پیشرفت آنها جلوگیری میکند. بگذارید یک حقیقت را به شما بگویم؛ حتی افراد بومی هم گاهی اشتباه میکنند! در تمام مراحل یادگیری زبان ممکن است ایراداتی داشته باشید که کاملا طبیعی است. هول نکنید و دستپاچه نشوید!
یعنی چکار کنم؟ گفتیم که پیدا کردن دوستان بومی راهی موثر است، این افراد درست مانند والدینی که گفتار کودکان را نظارت میکنند میتوانند اشتباهات شما را تشخیص داده و تصحیح کنند. جملات و کلمات را فقط در ذهن تکرار نکنید؛ آنها را به زبان بیاورید تا دهان شما به ادای کلمات زبان جدید عادت کند. مطمئن باشید با تمرین و ممارست غلطهای کمتری خواهید داشت و کمکم مانند یک فرد بومی صحبت خواهید کرد!
درست است که با بالارفتن سن، یادگیری زبانهای خارجه به مراتب سختتر میشود، اما آیا این دشوار شدن به این معناست که باید یادگیری را کنار بگذاریم؟ مسلما خیر،ما میتوانیم به جای فاصله گرفتن از فضای آموزش با اجرای چند روش جدید و مدرن تاثیر زیادی رو کیفیت و سرعت یادگیری مان بگذاریم.
ما در این مقاله قصد داریم این روشها رو به شما معرفی کنیم.
1.دست به کار شوید
احتمالا آموختن یک زبان بیگانه به یکباره و بهطور کامل کار ترسناکی به نظر برسد؛ ولی شما قرار نیست یک شبه این کار را بکنید! خودتان را نترسانید و اهداف کوچک و قابل دستیابی داشته باشید.
یعنی چکار کنم؟ با خودتان قرار بگذارید که مثلا بر پنجاه کلمه از زبان مورد نظرتان مسلط شوید و سپس سعی کنید از این کلمات در طول روز استفاده کنید. یادگرفتن و تکرار کردن جملههای پرکاربرد هم میتواند شروع خوبی باشد.
2. یادگیری زبان را به بخشی از برنامه روزانه خودتان تبدیل کنید!
الیزابت بوفارد با 27 سال سابقه تدریس زبان انگلیسی باور دارد هیچ چیزی به اندازه تکرار و تداوم در بهبود راندمان یادگیری زبانآموزان موثر نیست. ممارست داشتن بارزترین خصیصه زبانآموزان موفق است.
یعنی چکار کنم؟ هرروز زبان مورد نظرتان را تمرین کنید؛ این کار را به یک عادت تبدیل کنید و حتی در شرایط سخت مثل خستگی یا بیماری هم به آن متعهد بمانید. تکرار کردن روزانه باعث میشود هر آنچه یادگرفتهاید از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت شما برود.
3. زبان جدید را به خانهتان دعوت کنید!
مغز ما سازوکارهای جالبی دارد؛ هرچقدر بیشتر با موضوعات جدیدی مثل یک زبان بیگانه در تماس باشید، مغزتان هم آنها را جدیتر گرفته و ناخودآگاه را برای یادگیری هرچه بهتر آنها آماده میکند. متخصصان آموزش زبان اسپانیایی نیز معتقدند زبانآموزان باید از هر فرصتی برای مواجهه با زبان جدید استقبال کنند.
یعنی چکار کنم؟ یک تمرین ساده این است که روی تمام وسایل خانه و آشپزخانه یک برچسب بچسبانید و روی آن اسم وسیله را به زبان موردنظرتان بنویسید. همچنین میتوانید برای فیلم و سریالهای محبوبتان زیرنویس به زبان موردنظر بگذارید یا حتی کتابهای داستانی که برای کودکتان میخوانید را به این زبان بگیرید. گوش دادن موسیقی به زبان جدید نیز بسیار تاثیرگذار است.
4. از تکنولوژی کمک بگیرید!
اپلیکیشنها و سایتهای بسیاری با این هدف وجود دارند که آموزش آنلاین زبانهای خارجه را از یک غول بزرگ و بی شاخ و دم به یک تفریح و سرگرمی تبدیل میکنند. کِیسِر، مترجم هلندی، معتقد است یکی از بهترین رویکردها برای یادگیری قواعد یک زبان جدید از طریق بازی است، مخصوصا برای بزرگسالان!
یعنی چکار کنم؟ علاوه بر بهره بردن از سایتهای آموزش زبان یا اپلیکیشنهای مشابه، یک اقدام جالب و خلاقانه این است که زبان تلفن همراهتان را به زبانی که میخواهید بیاموزید تغییر دهید. این کار به آسانی کلمات جدیدی به شما میآموزد و روشی برای تقویت حافظه نیز هست.
5. یادگیری زبان را به چشم یک ماجراجویی و راهی برای کسب تجربههای جدید ببینید!
به گفته مترجم اسپانیایی، سباستین بتی، یادگیری یک زبان جدید راهی عالی و جذاب برای تجربههای جدید است. این مترجم معتقد است که زبانآموزان باید یادگیری زبان را برای خودشان هیجانانگیز کنند.
یعنی چکار کنم؟ ایران یکی از کشورهایی است که از اقصی نقاط جهان توریستها را به سمت خود جذب میکند. در مناطق دیدنی بسیاری از شهرهای کشورمان تورلیدرهایی فعالیت میکنند که این جاذبههای گردشگری را به زبانهای مختلفی مثل انگلیسی، روسی، آلمانی، ترکی یا حتی چینی برای علاقمندان معرفی میکنند. شرکت کردن در این گردشهای چند ساعته یکی از بهترین راهها برای کسب اطلاعات جدید، گردشگری و از همه مهمتر یادگیری زبان جدید است!
6. دوستان جدید پیدا کنید!
کلید یادگیری بهتر بالابردن تعاملتان با زبان جدید است. صحبت کردن با افرادی که بومی کشور موردنظرتان هستند و این زبان، زبان مادری آنهاست بسیار مفید است. از طریق چنین مکالمههایی یاد میگیرید احساسات و افکارتان را راحتتر بیان کنید و ترجمه همزمان هم به مرور برایتان سادهتر و روانتر خواهد شد.
یعنی چکار کنم؟ از طریق معلم یا دوستانتان، یا با کمک اپلیکیشنهای چت و یادگیری زبان، دوستهای بومی در کشور مربوطه پیدا کنید و سعی کنید هر روز با آنها مکالمه داشته باشید. از ماجراجویی نترسید و دایره دوستانتان را گسترده کنید!
7. نگران اشتباه کردن نباشید!!
آخرین و مهمترین نکته ما برای شما! ترس از اشتباه کردن اصلیترین عاملی است که زبانآموزان را عقب نگه داشته و از پیشرفت آنها جلوگیری میکند. بگذارید یک حقیقت را به شما بگویم؛ حتی افراد بومی هم گاهی اشتباه میکنند! در تمام مراحل یادگیری زبان ممکن است ایراداتی داشته باشید که کاملا طبیعی است. هول نکنید و دستپاچه نشوید!
یعنی چکار کنم؟ گفتیم که پیدا کردن دوستان بومی راهی موثر است، این افراد درست مانند والدینی که گفتار کودکان را نظارت میکنند میتوانند اشتباهات شما را تشخیص داده و تصحیح کنند. جملات و کلمات را فقط در ذهن تکرار نکنید؛ آنها را به زبان بیاورید تا دهان شما به ادای کلمات زبان جدید عادت کند. مطمئن باشید با تمرین و ممارست غلطهای کمتری خواهید داشت و کمکم مانند یک فرد بومی صحبت خواهید کرد!
علاقهمندان به موسیقی میدانند که فلوت یکی از خوش صداترین و اساسیترین سازهای بادی ارکستر میباشد..
.
اجزای ساز
ساز فلوت از سه قسمت اصلی "سر"،"بدنه"و "پایه" تشکیل شده و از چوب یا فلزاتی نظیر مس،روی و حتی طلا ساخته میشود و طول آن متغیر است اما به طور تقریبی 66 سانتیمتر و قطر آن 2.5 سانتیمتر میباشد.
سر یا head: قسمت بالایی ساز است و در واقع محلی است که صفحه لب(دهانه) و سوراخ اصلی دمیدن در آن قرار دارد.
بدنه یا body : فاصله ی بین سر و پایه را تشکیل میدهد که بیشترین قسمت ساز است و در طول آن سوراخ هایی ایجاد شده که با سوراخ گیر پوشیده شدهاند.
پایه یا foot : آخرین قسمتی است که بر روی آن کلید ها و میلههایی قرار دارد این قسمت با گذشت زمان به ساز اضافه گردید و دو و نیم پرده به وسعت آن افزود.
تاریخچه
این که بیشتر سازهایی که امروزه نواخته می شوند به گذشته تعلق دارند، یک امر طبیعی هست ،اما اگر بگوییم که اولین فلوت های ساخته شده از جنس عاج ماموت و استخوان کرکس بوده اند ، بهتر به قدمت این ساز پی میبریم.
شاید آوای عبور باد از میان نی های توخالی یا شاید صدای گوش نواز دمیدن در یک نی شکسته بوده است، که سکوت عصر حجر را شکست و انسان هنردوست نخستین را ، مشتاق به اختراع این ساز کرد.
در میان ابزارهای موسیقی که باستان شناسان و مورخان در غارها پیدا کردند، فلوت استخوانی پنج سوراخه که در غار هول فلس در تپه های غرب اولم یافت شد، کاملترین نمونه از آن سازهاست
انواع فلوت
برای معرفی انواع فلوت بهتر است آنها را به دو دسته ی بومی و عمومی تقسیم بندی کنیم که انواع عمومی آن شامل فلوت پیکولو ، فلوت آلتو ، فلوت باس ، فلوت استاندارد ، کلاسیک و... بوده
و انواع بومی آن مانند : پن فلوت ، اوکارینا ، انواع فلوت های چینی (پاکسیکو ، دیزی ، شیائو و...) فلوت عربی ، ایرلندی ، آمریکایی و… می باشد.
ما در این مقاله دو نمونه از مشهور ترین فلوت ها را بررسی میکنیم.
اوکارینا
اوکارینا سازی باستانی و از دسته فلوت های بومی هست که ریشهاش به چین برمیگردد و جنس آن معمولا سفال است اما با پلاستیک، چوب، شیشه و فلز نیز ساخته میشود.
تعداد سوراخ های اوکارینا از 4 تا 13 سوراخ متغیر است.
پن فلوت
شاید جالب ترین قسمت در مورد این ساز فلسفه ی نامش باشد که چون ساز مورد علاقه "پن pan"، خدای حامی چوپانان و گلهها در یونان باستان به شمار میآمد، چنین نامگذاری شد.
این ساز بر اساس قوانین "لوله های صوتی بسته"، و معمولا با ده یا بیش از ده نی که به ترتیب طول و گاهی قطر کنار هم چیده شدهاند ساخته میشود.
با اریب گرفتن ساز و حرکت فک، نوازنده این ساز قادر است، تمامی صداهای زیر و بم را اجرا کند به عبارتی اگر نوازنده ماهر باشد ،میتواند در هر میزان و کلیدی بنوازد و محدودیتی وجود ندارد.
چند تن از بهترین نوازنده های فلوت
جین بکسترسر ژان باختر سر (Jeanne Baxtresser:):
فقط یک نابغه ی موسیقی مانند، ژان باختر سر می تواند در چهارده سالگی ارکستر برگزار کند. این نوازنده ی تکرار نشدنی به مدت 15 سال فلوت نواز اصلی ارکسترهای معروف جهان مانند ارکستر فیلارمونیک نیویورک بود.
مت ملوی (Matt Molloy)
داشتن سبک منحصر به فرد از بارزترین ویژگی های مت ملوی است و سبک و شیوه ی او الهام بخش بسیاری از نوازندگان فلوت بوده و می باشد.
بابی همفری (Bobbi Humphrey)
بابی همفری،نوازنده ای که به او لقب بانوی اول فلوت داده شده است، او در کارنامه ی کاری خود همکاری با هنرمندان بزرگی مانند استیوی واندر (Stevie Wonder)، لی مورگان (Lee Morgan ) و... را دارد.
تعجبی نداره که کشور ترکیه در ذهن اکثریت ما به عنوان یکی از بزرگ ترین مقاصد گردشگری جهان نقش بسته، چرا که امروزه ترکیه سالیانه بیشتر از ۳۰ میلیون توریست را پذیرا است!و.یکی از دلایلی که این کشور رو بین گردشگران محبوب کرده تمدن قدیمی این کشورمیباشد. کشور ترکیه رو میشه زادگاه خیلی از تمدنهای نوظهور تاریخ بشر دونست. با شهرهایی بسیار پیشرفته که قدمتشون به ۶۰۰۰-۷۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمیگرده.
اما با وجود این تاریخ غنی و توریسم بسیار قوی، خیلی از مردم دنیا دربارهی زبان این کشور چیزی نمیدونن. به طورمثال آیا تا به حال دربارهی هارمونی پیچیدهی اصوات این زبان شنیده اید؟ و یا ریشهی فارسی و عربی زبان ترکی و...
اگر همهی اینهارو میدونید یا نه کلا هیچ چیزی دربارهی این زبان نمیدونید، تو این بلاگ تصمیم داریم که حقایق خیلی جالبی درباره ششمین کشور پربازدید دنیا براتون بگیم
تو این مقاله به نکات شگفت انگیزی از زبان ترکی استانبولی اشاره کردیم که شاید کمتر کسی دربارهشون میدونه..
ترکی، زبانی پیچیده!
یک زبان وقتی که پییشوندها و پسوندهای مختلف رو به جای کلمات متفاوت برای بیان جملات پیچیده استفاده میکنه، در طبقه بندی زبانهای تجمیعی قرار میگیره، مثل سواحیلی، کرهای و یا لهستانی.
به طور مثال کلمهی evlerinizden به معنی "از خونههای شما" از بخشهای مختلفی شامل ev (به معنی خانه)، ler (کلمهی جمع)، iniz
ترک زبانها جمعیت بیشتری از ایتالیایی زبانها دارند
با جمعیتی نزدیک به ۸۰ میلیون نفر، ترکیه کشوری بزرگه که جمعیتش از انگلستان، اسپانیا و فرانسه بیشتره. اما بیشتر افراد، به خصوص انگلیسی زبانها تمایل دارن که زبانی مثل ایتالیایی رو یاد بگیرن تا زبان ترکی، در حالی که جمعیت ترک زبانها از ایتالیایی زبانها خیلی بیشتره.
ترکی ریشهی فارسی، عربی و فرانسوی داره
از لحاظ موقعیت جغرافیایی کشور ترکیه، اینکه زبانشون تحت تاثیر فارسی و عربی باشه،با توجه به مرزهای مشترکی که با ایران و کشورهای عربی داره کاملا با عقل جور در میاد، ،اما جالبه که بدونید این زبان از فرانسوی هم لغات زیادی رو قرض گرفته، مخصوصا در زمینه اقتصاد و تجارت. به طور مثال، doviz(واحد پول) از کلمهی فرانسوی device میاد و یا kriz(بحران) از crise و کلمهی bono (اوراق قرضه) از کلمهی bon فرانسوی ریشه گرفته!
ترکی زبان اصلی در دو قاره است
بزرگترین شهر ترک زبان دنیا استانبول، جمعیتی برابر با 15.5 میلون (سال 2019) داره. استانبول به این خاطر مشهوره که در دو قاره قرار گرفته: نصف اون در اروپاست و نصف دیگهش در آسیا. پس تقریبا ۱۰ میلیون ترک زبان در اروپا و کمتر از ۷۰ میلیون در آسیا ساکن اند.
(شما) و den (از) تشکیل شده است. این سیستم ترکی رو به یک زبان پیچیده و تجمیعی تبدیل کرده.
القاب فراوان
در ترکی اگر کسی رو فقط با اسمش صدا کنیم، مخصوصا اگر اون شخص از ما بزرگتر هم باشه کاری دور از ادبه، به همین خاطر ترک زبانها از القاب و عناوین متفاوت و خیلی زیادی برای صدا زدن و یا مخاطب قرار دادن همدیگه استفاده میکنن. به طور مثال؛ teyze (خاله) یا amca (دایی). یا اگه اسم شخصی رو ندونن عناوینی مثل hanimefendi (سرکار خانم) و یا beyfendi (قربان) رو برای اون شخص به کار میبرن.
ترکی توسط "انجمن زبان ترکی" اداره میشه
انجمن زبان ترکی (turkish Language Association) در سال ۱۹۳۲ تاسیس شد. این انجمن مثل ًReal Academia Español (آکادمی سلطنتی اسپانیا ) برای زبان اسپانیاییه. همهی قواعد زبان ترکی توسط این انجمن تعریف و تعیین میشه و یه جورایی حرف آخر رو در تعیین قواعد گرامری و یا اضافه شدن یک کلمه به لغت نامه رو این انجمن میزنه.
تغییرات ریشهای زبان ترکی در ۱۰۰ سال گذشته
یکی از اهداف اصلی "انجمن زبان ترکی"، "خالص سازی" این زبان بود. قبل از ۱۹۳۲ تنها ۳۵ تا ۴۰ درصد از لغات در زبان ترکی ریشهی ترکی داشتن، باقی اونها از زبانهای دیگهای مثل عربی و یا فارسی مشتق شده بودن. اما الان تقریبا ۸۰ درصد از لغات ترکی، کاملا ریشهی ترکی دارن و به اصطلاح "خالص" هستن.
در ترکی اصوات هارمونی دارند
همونطور که قبل تر هم دربارهش صحبت کردیم، ترکی یک زبان "تجمیعی" است، به این معنی که پسوندها و پیشوندهای بسیار زیادی رو شامل میشه. این زبان همچنین دو طبقه بندی برای اصوات داره: a,I,o,u رو "اصوات سخت" میگن، در حالیکه e,i,Ö "اصوات نرم" هستند. "هارمونی اصوات" در زبان ترکی به این معناست که پسوندها بسته به نوع آخرین صوتی که در ریشهی یک کلمه وجود داره استفاده میشن. به طور مثال اگر آخرین حرف یک کلمه یکی از اصوات نرم باشه، اونوقت حروف صدادار در اون پسوند هم از نوع نرم خواهند بود که هارمونی رعایت بشه.
حتی اگر شما هم یکی از اون میلیون ها آدمی هستید که به ترکیه سفر کردن، شرط میبندم که درباره "انجمن زبان ترکی" هیچ چیزی نشنیده بودین و خیلی از حقایق دیگهای که ما اینجا بهشون اشاره کردیم رو نمیدونستید!
اگر خواستید ترکی استانبولی رو خوب یاد بگیرید، لازم نیست راه دوری برین، ماژورین بهترین کلاسهارو با بهترین اساتید برای کمک به شما داره.
ساز قانون که از لحاظ ظاهری شباهت بسیار زیادی به ساز سنتور دارد جزء قدیمی ترین ساز های ایران است، و در دسته ی سازهای زهی-زخمهای قرار دارد
این ساز همچنین تاریخچه ی جالبی دارد که در این مقاله به آن می پردازیم
.
.
ساختمان ساز
تعداد سیم های ساز قانون از 68 تا 84 متغیر است که از روده ی گوسفند یا نوعی نایلون درست شده،جالب است بدانید که هر سه سیم قانون هم صدا کوک میشوند و یک صوت تولید میکنند. به همین جهت داریم:
تعداد وسعت=تعداد سیم/3
سمت راست ساز که اندازه تقریبی اش 40 سانتی متر است به طور قائم قرار دارد به 5 خانه ی هم اندازه تقسیم شده است که روی آن ها را با پوست می پوشانند.
و اما سمت چپ نوازنده که اهمیت زیادی در صدای تولیدی دارد، زیرا در محلی که سیم ها به گوشی وصل میشوند، به ازای هر سه سیم 16 کلید وجود دارد که نوازنده با استفاده از این کلیدها میتواند صدای ساز را به دلخواه زیر و بم کند.
لازم است در این قسمت بگوییم که سازندگان مصری از بهترین سازندگان این ساز در جهان هستند
تاریخچه ی ساز
ساز قانون اصالتی ایرانی داشته دارد، اما پس از اسلام این ساز وارد موسیقی عرب نیز شد. این ساز تا دوران صفویه در ایران بسیار رایج بود اما پس از حملهی افغان ها به ایران و سقوط امپراطوری صفوی، مانند بسیاری از دیگر سازها و جلوههای هنری، این ساز نیز به فراموشی سپرد شد.
قدیمی ترین سندی را که میتوان به این ساز نسبت داد، کتاب موسیقی الکبیر فارابی است. فارابی در این کتاب با بررسی دقیق سازهای رایج زمان خود، اسناد ارزشمندی را دربارهی سازهای مختلف به یادگار گذاشته است
.
اجزای ساز قانون
جعبهٔ ذوزنقه شکل ساخته شده از چوب
پرده گردان: کلیدهای کوچک و متحرک که در سمت چپ ساز بعد از شیطانک نصب شده و باعث تغییر صدا میشود.
شیطانک
محل گرهِ سیمها
سیمها
گوشی
خرک
پایهٔ خرک
شبکههای صوتی
صفحهٔ رو
صفحهٔ زیر
ضلع کوچک
ضلع بزرگ
پوست
حلقههای مضراب
مضراب
کلید کوک
انواع
به طور کلی یک ما یک نوع ساز قانون داریم که در کشورهای مختلف با وسعت های مختلف شناخته و نواخته میشود.برای مثال:
قانون های مصری:26 صدایی
قانون های ترکیه:24و25 صدایی
قانون های ارمنی:22 صدایی
قانون های ایرانی:27 صدایی
کوک
کوک این ساز از طریق 26 گوشه ی سمت چپ امکان پذیر است.
زخمه یا مضراب
مضراب که ضروری ترین ابزار برای نواختن قانون هست ، از دو حلقهٔ فلزی از جنس نقره، ورشو، برنج و… که پهن و مدور می باشد ،تشکیل شده، مضراب هایی که داخل حلقه قرار میگیرد از شاخ گاو، گوزن، بز کوهی و…درست شده اند.
طریقه نواختن
جالب است که بدانید در نواختن قانون علاوه بر طریقه ی نواختن ، طریقه ی نشستن نیز حائز اهمیت است، یعنی در حالت نوازندگی اعضاء بدن باید به شکل خاصی قرار گیرند که در اینجا ما چند مورد را ذکر میکنیم:
علاقه مندان به هنر عکاسی می دانند که این هنر در تاثیرگذاری حرف اول را بین تمامی هنرها از جمله موسیقی،سینما، و... میزند . و نکته ای که این هنر را متمایز میسازد،مختصر بودن و در عین حال عمیق بودن آن است.
عکاسان بزرگ به ما ثابت کردند که عکاسی یکی از پیچیده ترین هنرها و فراتر از مفهوم شاتر زدن هست.
و ما تلاش کردیم در این مقاله عکس هایی را به نمایش بگذاریم که احساس تفکر را در ما زنده میکند.
در این عکس دو مرگ در دو طرف لنز دوربین اتفاق افتاده است.
نخست، مرگ کودک سودانیست که بخاطر گرسنگی و سوءتغذیه جان میسپارد و لاشخوری در انتظار مرگ اوست.
اما مرگ دوم ،مرگ عکاس است!
بعد از اینکه "کوین کارتر"(عکاس این اثر) این عکس را به نیویورک تایمز فروخت و نیویورک تایمز هم آن را منتشر کرد، بسیاری از خوانندگان، جویای سرنوشت دختر بچهی داخل عکس شدند. کارتر بعدها اعلام کرد که بعد از گرفتن این عکس پرنده را از نزدیکی دختر دور کرده است و مطمئن شده که او در امان است. مدتی بعد و پس از دریافت جایزه پولیتزر اما کارتر اقدام به خودکشی کرد. دختر بچهی داخل عکس نیز در سن ۱۴ سالگی و بر اثر تب مالاریا از دنیا رفت.
گروهبان آمریکایی داخل عکس پس از سوار شدن به هلیکوپتر حاوی مجروحان و کشته شدگان آمریکایی، متوجه میشود که کیسهی کنار دستش جسد بهترین دوستش را در خود دارد که به اشتباه و توسط نیروهای خودی به قتل رسیده. در این تصویر عکاس سوگواری این گروهبان را ثبت کرده است.
این خاصیت جنگ است، یک روز ممکن است بهترین دوستت را بکشی و یک روز دیگر کسی را که شاید در آینده میتوانست بهترین دوست ، معشوقه و یا همدمت شود.
برخورد سرانگشتان سربازی که مدت هاست جز تفنگ و نارنجک لمس نکرده است با کلاویه های یک پیانو چقدر میتواند غریبانه باشد؟؟
این عکس یک سرباز روسی در سال 1994 در چچن است که در میان ویرانی های ناشی از جنگ به یک پیانو سالم برمیخورد و شروع به نواختنش میکند.
خیلی ها این عکس را اینگونه نقد میکنند که: "تنها هنر است که جاوید مانده و میتواند جهان را پر از صلح کند"
فراوانی هر پدیده ای باعث عادی شدنش میشود و چقدر تلخ است که مرگ عادی شود.
آنقدر عادی که وقتی کودکی از گرسنگی میمیرد، جز مادرش هیچکس به خاکسپاریش نمیرود.
و چنان درسکوت میمیرد که مرگش هیچ جنبنده ای را از خواب بیدار نمیکند.
این کودک فلسطینی خودش هم میداند تفنگ اسباب بازیش به هیچ احدالناسی آسیبی نمیرساند، اما چنان مصمم آن را بالا گرفته است که نمیدانم به کودک بودنش شک کنم یا اسباب بازی بودن تفنگش .
خاورمیانه کودکی را چونان میکشد که طناب، اعدامی را…
انگار سرش را روی دریا گذاشته و خوابیده است که ای کاش اینطور بود،”آلان کردی” سه ساله به همراه خانواده اش یکی از آوارگان جنگ سوریه بودند ،که به امید یک زندگی بهتر و بدون جنگ قصد سفر به کانادا از طریق جزیره کوس در یونان را کردند ،اما در حین سفر آلان، برادر ۵ سالهاش (گالیپ) و مادرش غرق میشوند و تنها پدر خانواده زنده ميماند. و یک عکاس ترک این قاب را به ثبت میرساند
او هم حق داشت بخاطر خراب شدن عروسک هایش گریه کند
او هم حق داشت که مادرش روی سرش دست بکشد و موهایش را شانه کند
اما چه کند که قربانی خشکسالیست
و باید بخاطر غذا اشک بریزد
و مادر گرسنهاش جوری دستش را بر سرش بکشید که گویی دارد داغ دیده ای را تسکین می دهد.
نمی داند باید شاد باشد که از دست داعش فرار کرده است،
یا غمگین باشد بخاطر مرگ خانواده اش،
یا بترسد از گذشته اش که زخم التیام ناپذیر روحش است، و آینده ای که خاورمیانه بی شک مجروحش خواهد کرد.
اصلا همین ندانستن هایش است که از سباء دختربچه ی جنگ زده "مونالیزای قرن" را ساخت ، و قلموی داوینچی جایش را به دوربین "علی الفهداوی" داد، و این شاهکار عکاسی آفریده شد.
"تسلیما اختر" با گرفتن این عکس توانست بی پناهی کارگران بنگلادشی را که در بیگارخانه های مد و لباس شب و روز کار میکنند و حتی ایمنی محل کارشان تامین نمیشود را به جهان نشان دهد، و شرایط بهتری را برای این کارگرها فراهم کند.
این زوج جوان در یکی از همین بیگارخانه ها کار میکردند که در آغوش یکدیگر اینگونه محکوم به مرگ شدند .
دوروتا لنگ" این عکس را در سال 1936 از زنی گرفت که شوهرش در اثر سل جان خود را از دست داد،و این زن 35 ساله با ۶ کودک خود تنها مانده بود.بی شک فقط هنر عکاسی میتوانست نگاه درمانده ی زن را ثبت کند"
ساز ماندولین که به گوش های اکثریت ما نا اشناست سازی شبیه به گلابی است که در قرن هجدهم در ایتالیا ساخته شد و سازی مضرابی از خانوادهی لوت است بعدها ویناچیا از ناپل ساختار این ساز را به طور کلی تغییر داد کوک این ساز به وسیلهی یک سردسته روی نواک ویولن صورت میگیرد و چهار جفت سیم فلزی روی آن قرار دارد در پهن ترین قسمت ساز خرک موجود است که کمی به سمت پایین زاویه دار شده و فشار بیشتری وارد کرده و صدایی قویتر تولید میکند. صفحهای که انگشتها روی آن قرار میگیرند دارای ۱۷ پرده است که کمی بالاتر از بدنه قرار گرفته.
دراین مقاله توضیح بیشتری درباره ی این ساز می دهیم.
نوازندگی ماندولین در اواخر قرن نوزده میلادی تا اوایل قرن بیستم در اروپا و آمریکای شمالی رونق پیدا کرد و بعدها این ساز اندازههایی از سوپرانو تا کنترباس ساخته شد. ماندولین تبدیل به ساز سنتی موسیقی یونانی شده است و از جمله فیلمهایی که این ساز در آن بکار رفته، می توان به فیلم زوربای یونانی (1964) اشاره کرد.
اگر گیبسون/ لوار طراح ساز ماندولین باشد ، بیل مونرو از کنتاکی روش نواختن این ساز را تعریف کرد. نوازندگان دیگری بعدها ماندولین را در فرمهای موسیقیایی مختلفی گسترش دادند، به ویژه در سبک کانتری جترو برنس این ساز را با به کارگیری کوکهای جز و سویینگ با موزیک غربی همراه کرد. نوازندگان دیگری همچون دیوید گریسمن، کریس تایل و مارتی استوارت این ساز را به موسیقی پاپ و راک هم وارد کردند.
در ماژورین آموزش آنلاین ماندولین توسط بهترین مدرسین کشور ارائه میشود و شما میتوانید در هر کجا که هستید از این آموزشها استفاده کنید.
در این دوره سبکهای کانتری، پاپ و راک و ترانههای معروفی که با این ساز در این سبکها نواخته شده ، آموزش داده میشوند
همانقدر که تاریخ تمدن بشر قدمت دارد، زبان ها نیز داری قدمت و تاریخچه اند.زبان هر دوره نماد و بیانگر فرهنگ و ارتباطات آن دوره است برای مثال با یادگیری زبان های باستانی گویی کلید راه یافتن به دنیای پر رمز و راز باستان را به دست میگیریم،هرچند برخی از این زبان ها منقرض شده اند و دیگر حتی واژه ای از آن ها یافت نمیشود اما در این میان برخی از زبان های باستانی موجودند که در این مقاله به بررسی آن ها میپردازیم
زبان پهلوی ساسانی
پارسیک، که آن را با نام پهلوی در ادبیات فارسی نو، و در نوشته های دانشگاهی با نام پارسی میانه میشناسیم، از زبانهای ایرانی میانه در دوران ساسانی است که نخستین بار در جنوب غربی فلات ایران شکل گرفت. این زبان ریشه در زبانهای ایرانی جنوب غرب و پارسی باستان دارد. زبان پهلوی بعد ها دچار دگرگونی هایی طبیعی گشته و تبدیل به زبان پارسی، فارسی و یا پارسی دری شد.
زبان سانسکریت
سانسکریت زبانی هندواروپایی بوده که به عنوان هم ریشه ی زبان پارسی باستان نیز شناخته میشود. این زبان، زبان مذهبی ادیان هندوئیسم و بودائیسم میباشد. همچنین در ایالت اوتاراکند هند، زبانی رسمی است. خواستگاه این زبان را بسیاری، حوزه ی فلات ایران و تمدن جیرفت میدانند. این زبان همچنین ارتباط نزدیکی با زبان اوستایی دارد.
در حال حاضر 14 هزار نفر به زبان سانسکریت سخن میگویند. دانش این زبان همچنین در خوانش نوشته های باستانی بسیار کمک کننده بوده است.
زبان تبتی (هیمالیایی)
زبان های چینی- تبتی یا ترا-هیمالیا، خانواده ای زبانی، متشکل از 400 زبان هستند که بعد از زبانهای هندواروپایی، رایج ترین نوع زبان در دنیا میباشند.
از پرگویش ترین زبان های این خانواده میتوان به زبان های چینی، برمه ای و تبتی اشاره کرد. سایر گویشهای این خانواده، در مناطق دور افتاده ی کوهستانی و کم جمعیت رواج دارند.
هیروگلیف مصری
خط هیروگلیف را نخستین بار مصریان برای نوشتن مطالب خود ابداع کردند. این خط یکی از قدیمی ترین شیوه های نوشتار است که برخی از آثار به جا مانده از آن به 3 هزار سال پیش از میلاد بازمیگردد. در دیوار آرامگاهها، ستونها، تندیسها، مهرها و… این زبان به کار برده شده است. نگارش آن نیز به صورت عمودی و افقی میباشد.
کشور قزاقستان از نظر موقعیت جغرافیایی در آسیای میانه قرار دارد،زبان رسمی این کشور، قزاقی است که حدود 5 میلیون نفر در سراسر این کشور به این زبان و 6 میلیون نفر هم به زبان روسی سخن میگویند.
قزاقستان همچنین 130 گروه از بومیان را در خود جای داده است ،که از این تعداد 65٪ شان قزاقی، 21.8٪ آنها روسی، 30٪ ازبکی، 1.8٪ اوکراینی، 1.4٪ اویغور و 1.2٪ از آنها تاتار می باشند
تا قرن 20ام میلادی از حروف عربی برای نوشتن در این زبان استفاده میشد. پس از انقلاب 1917 روسیه اما، قزاق ها شروع به نوشتن با حروف لاتین کردند. اما یک دهه بعد از آن به استفادهی از حروف سیریلیک روی آوردند. دوباره و در سال 2017 میلادی، قزاق ها به فرم نوشتاری لاتین بازگشتند اما در سیستم نوشتاری با این حروف اصلاحاتی را ایجاد کردن.
زبان قزاقی که از خانواده زبان های ترکی میباشد، در شمال غربی قزاقستان و همچنین در ناحیه ای از چین به نام ژین ژیانگ رایج میباشد، همچنین در کشورهایی نظیر ازبکستان، مغولستان و افغانستان نیز ردپاهایی از این زبان یافت میشود.
نی،بی شک یکی از خوش صدا ترین سازهای بادی ایرانی و از دسته ی سازهای بدون زبانه است.ساز نی متشکل از یک لوله ی استوانه ای که طول آن شامل هفت بند و شش گره است،می باشد. ساز نی قابل کوک نیست و به قطرهای 3 تا 5.1 و طول های 3 تا 5.1 سانتی متر موجود می باشد . همچنین به دلیل اینکه در سایر نقاط ایران ازاین ساز در جشن ها و مراسم ها استفاده میگردد،به عنوان ساز محلی نیز شناخته میشود.
نت ها در ساز نی
نی را به طور کلی با جای گرفتن بین دو دندان نیش و گرد کردن زبان در پایین و پشت آن می نوازند. وسعت صدای نی به دو اکتاو و نیم میرسد و پنج منطقه صوتی هم دارد که هرکدام با نحوه دمیدن هوا در نی قابل تنظیم است. این مناطق صوتی عبارتند از :
بم
اوج
غیث
پس غیث
ساختار نی
نی هفت بند از گیاه نی ساخته میشود، برای ساخت، آن را طوری برش میدهند که از سر تا ته آن شامل ۷ بند شد. نی ۷ بند از 5 سوراخ در جلو و یک سوراخ در پشت که توسط انگشتان دوم و چهارم از یک دست و انگشتان اول و چهارم از دست دیگر پوشیده میشود، ساخته شده است. علت داشتن ۷ سوراخ در این نی به زمان بابلی ها که مخترع این ساز بودند بازمیگردد. بابلی ها ۷ را عددی بسیار مقدس میدانستند و باور داشتند که عطارد، زهره، مریخ، مشتری، زحل، آفتاب و ماه از مظاهر خدایانند.
نی از زمان قاجار تا الان دوبار دچار تغییر شده است. اولین بار توسط نایب اسدالله اصفهانی بوده که نی را لای دندان می گذاشت و صدای صافتری نسبت به گذشتگان خودش بوجود می آورد . در دوره ای دیگر هم، استاد حسن کسایی تغییراتی در نی ایجاد کرد که میتوان گفت سبک نوازندگی وی کاملترین نوع نواختن نی تا به امروز است.
در دنیای موسیقی پیانو و پیانیستها همواره جایگاهی خاص داشتند و نقشی مهم را در تاریخ موسیقی دنیا ایفا کردند. افرادی مانند موتزارت، بتهوون و شوپن که برای همهی ما نامهایی آشنا هستند. اما کمی پس از این نوابغ بی بدیل نیز، نوازندگی پدید آمدند که نوع خودشان بی نظیر بپدند. در این مقاله قصد داریم تا به معرفی ۱۰ نوازنده ی برتر پیانو به انتخاب بسیاری از منتقدان موسیقی بپردازیم.
10- مایرا هس (1965-1890)
مایرا هس در دوران جنگ جهانی دوم، پیشگام درکنسرتهای روزانهی هنگام ناهار بود. این پیانیست بریتانیایی در ایالات متحده هم محبوبیت زیادی داشت.
علیرغم ظاهر جدی و سخت گیرانهاش (همیشه در کنسرتهایش سیاه میپوشید ) ذکاوت بالایی داشت که در مصاحبههایش مشهود است. آثار ضبط شدهی مایرا نشان دهندهی تفکری عمیق، شفاف و جدیت او در موسیقی است.
9- گلن گولد(1982-1932)
تعداد کمی پیانیست به مانند گلن گولد کانادایی وجود دارد. هوش و تخیلی عجیب و غریب او را به مسیرهایی غیر معمول سوق دادند. پس از شروع چشمگیرش در اجرا، از سکوی اجرا به طور کامل فاصله گرفت و خود را وقف ضبط صدا کرد. گرچه بسیار از هنرمندان آدرنالین اجرای زنده را با هیچ چیز در این دنیا عوض نمیکنند، اما گولد استودیوی ضبط را بهترین مکان برای عرضهی تفکر کمال گرایانهاش از موسیقی میدانست.
شخصیت جذاب او که به خاطر هیپوکندری، صندلی کوتاه پشت پیانو و تفکر التقاطیاش مشهور است، مورد توجه بسیاری از فیلم سازان قرار گرفته است.
8- امیل گیللز(1916-1985)
گیللز صدایی خاص و ارکسترایی داشت که در نوع خودش بسیار کم نظیر بود. شهرتش را زمانی به دست آورد که در مسابقات بین المللی ملکه الیزابت در 1983 برنده شد. اما جنگ برنامههای شغلی او را متوقف کرد. در 1944 اولین نمایش جهانی سونات شماره 8 پروکوفیف را در مسکو برگزار کرد. او اولین هنرمندی بود که مجاز به سفر در غرب بود. گرچه این هنرمند به خاطر نوازندگی آثار برامس و بتهوون معروف شد اما آثار خودش نیز بسیار ارزشمند و ماندگار هستند.
7- دینو لیپاتی(1950-1917)
دنیا خیلی زود یکی از محبوبترین پیانیستهای کلاسیک را از ما گرفت. دینو لیپاتی جوان تنها ۳۳ سال داشت که از دنیا رفت، اما در همان مدت کوتاه، آثاری سرشار از عشقی عمیق را برجای نهاد که زیبایی خالص و سادهای را در خود دارند.
او در بخارست و در خانوادهای اهل موسیقی متولد شد. جرج انسکوی بزرگ پدرخواندهاش بود و در کنار کورتوت تحصیل میکرد. کار او در نوازندگی بسیار پر فراز و نشیب بود. ابتدا جنگ جهانی و بعد از آن بیماری سختی که در نهایت باعث مرگش شد، به او اجازهی تنها 15 سال نوازندگی را دادند.
6- سویاتوسلاو ریختر(1997-1915)
آثار ریختر را میتوان اینگونه توصیف کرد: ادراکی با شکوه در مقیاسی حماسی با تمرکز بر وفاداری به غریزهی آهنگسازی!
او چیزی را که قبلا وجود نداشته به کارش اضافه نمیکد، بلکه آثارش تنها انعکاس نبوغ او هستند. ریختر هیچگاه شوروی را ترک نکرد اما تورهای متعددی در غرب برگزار کرد و میراثی عظیم از آثارش را برای ما برجای گذاشت.
5- آلفرد کورتوت(1962-1877)
کورتوت یکی از بزرگان نوازندگی پیانو، زادهی سوئیس است. این هنرمند بزرگ به خاطر سه گانهی فوق العادهاش با ژاک تیبو(ویولون) و پابلو کاسالز(ویولون سل) معروف است. آثار او دارای سبکی شیوا و روان اند که آنها را افسانهای کرده است.
4- آرتور شنابل(1951-1882)
شنابل در لهستان امروزی متولد و در وین بزرگ شد. او شاگرد استاد بزرگ پیانو لشکتیسکی بود و بعدها به تکنوازی حرفهای تبدیل شد.
در برلین از سال 1925 استاد پیانو بود و در 1933 مجبور به فرار از رژیم نازی شد و به ایالات متحده رفت. نوازندگی شنابل ایده آلی است از عقل، احساس، دقت و استعداد. این هنرمند اولین پیانیستی بود که سیکل کامل 32 سونات پیانوی بتهوون را ضبط کرد.
شنابل به خاطر نوازندگی بی مثالش در آثار کلاسیک شهرت دارد.
3- آرتور روبنشتاین(1982-1887)
ذوق و شوق روبنشتاین برای زندگی کردن و جذابیت فوق العادهای که در شخصیتش یافت میشد، در موسیقی بی نظیرش نیز نفوذ کرده و او را پیانیستی بی بدیل ساخته است.
روبشتاین در لهستان متولد شد و از همان کودکی استعدادش را نشان داد، به طوری که بسیار مورد تحسین یواخیم، ویولونیست معروف قرار گرفت. او در طول جنگ جهانی به امریکا رفت و در 1932 با گذراندن دورهی تمرینی فشردهای، تکنیک خود را ابداع کرد.
روبنشتاین آثار بتهوون را بینظیر می نواخت. آثار ضبط شده از این هنرمند، حاکی از نشاطی مثال زدنی و رویکردی استثنایی در موسیقی میباشند.
2-ولادیمیر هوروویتس(1989-1903)
تنها یک هوروویتس وجود داشت! هنرمندی که در آثارش طیفی از انواع احساسات و زیباییهای موسیقی دیده میشود. طبعی بینظیر که مانندش را دنیا کمتر به خود دید است.
هوروویتس زادهی کیف بود و در 1925 شوروی را ترک کرده و به برلین رفت تا تحصیل کند، اما هیچگاه به وطن باز نگشت و به آمریکا کوچ کرد.
هوروویتس با بحرانهای شخصیتی فراوانی دست و پنجه نرم میکرد و همین مشکلات او را به سمت اعتیاد به داروهای ضد افسردگی سوق دادند.
کمتر کسی را میتوان یافت که اهل موسیقی باشد و با آثار این پیانیست بزرگ تحت تاثیر قرار نگیرد.
1- سرگئی راخمانینوف(1943-1873)
راخمانینوف توسط بسیاری از منتقدان به عنوان بزرگترین پیانیستی که دنیا به خود دیده است شناخته میشود. در روسیه او را جانشین بلامنازع چایکوفسکی میدانند.
راخمانینوف پس از انقلاب 1917 ابتدا به سوئیس و سپس به ایالات متحده رفت. راخمانینوف در آن زمان پیانیستی دوره گرد بود، اما در همان دوران هم ظرفیت زیادی در کار این پیانیست با استعداد دیده میشد.
رکوردهای ضبط شدهی این هنرمند نمونههای کم نظیریاند از لحنی نفیس و چشمههایی عمیق از احساس.
از آثار مشهور این هنرمند بزرگ روس می توان به سمفونی شماره ۲ و۳ و همچنین راپسودی بر اساس تمی از پاگانینی اشاره کرد.
اسپانیا در قرن 16 میلادی قدرتی برتر در دنیا بود، به طوری که دامنهی قدرتش از از شرق، بیشتر کشورهای اروپایی تا فیلیپین و هند و از غرب از اقیانوس اطلس تا آمریکا را شامل میشد. این گسترهی عظیم قدرت اسپانیا باعث شد تا اسپانیایی به یکی از رایجترین زبانهای دنیا تبدیل شود.
زبان اسپانیایی، زبان رسمی ۲۰ کشور در اروپا و آمریکاست و حتی در کشورهایی که زبان رسمیشان اسپانیایی نیست نیز، افراد زیادی به این زبان مسلط هستند. در این مقاله قصد داریم تا شما را بیشتر با این زبان شیرین و محبوب آشنا کنیم.
اسپانیایی، دومین زبان در دنیا
با 500 میلیون اسپانیایی زبان در دنیا، این زبان دومین زبانی است که در دنیا بعد از چینی ماندارین صحبت میشود. اسپانیایی زبانی رسمی در سازمان ملل متحد، اتحادیهی اروپا و سازمان تجارت جهانی میباشد.
گویشها و گوناگونیشان
همانطور که انگلیسی در ایالات متحده و استرالیا با انگلیسی در بریتانیا متفاوت است، اسپانیایی رایج در کشور اسپانیا نیز با آرژانتین فرق هایی دارند. بسیاری از گونههای محلی اسپانیایی به خصوص در تلفظ واژگان، متفاوت از یکدیگرند. به عنوان قانونی کلی، همهی گویشهای اسپانیایی از استاندارد نوشتاری معینی پیروی میکنند، اما در شکل گفتاری آنها تفاوتهایی وجود دارد. این گوناگونی تنها در اسپانیایی کشورهای و آمریکای جنوبی نیست، بلکه در مناطق مختلف اسپانیا و آمریکای لاتین گویشهای متنوعی رواج دارند.
ریشههای اسپانیایی
اسپانیایی زبانی هندواروپایی است که از لاتین ولگار، زبان محبوب و رایج بین بومیان، سربازان، بازرگانان و امپراتوری روم، نشات گرفته است. این زبان در شبه جزیره ایبری گسترش یافته و به خانوادهی زبانهای رومنس از جمله پرتغالی، فرانسوی، ایتالیایی و رومانیایی تعلق دارد.
الفبای اسپانیایی فونتیک (آوایی) است
اسپانیایی سیستم نوشتاری فونتیک دارد، به این معنی که هرچه نوشته میشود را میتوان همانطور که هست خواند و هرچه را که شنیده میشود، میتوان درست همانطور که به گوش میرسید، نوشت.
آکادمی سلطنتی بر استفاده از اسپانیایی نظارت دارد
آکادمی سلطنتی اسپانیا، در سال 1713 و با هدف جمع آوری و نگهداری از لغت نامهی رسمی زبان اسپانیایی، بنیانگذاری شد. از نظر قانونی اما، اجباری در پیروی از قوانین این آکادمی وجود ندارد ولی بیشتر کشورهای آمریکای لاتین و اسپانیا، آن را به رسمیت میشناسند.
تاثیرات زبان های دیگر بر اسپانیایی
زبان شناسان سه دورهی مختلف را شناسایی کردند که در آنها زبان اسپانیایی بیشترین تاثیر را از زبان های دیگر پذیرا شده است و به شکل امروزی خود درآمده.
دورهی اول به زمانی برمیگردد که زبان لاتین بیشترین نفوذ را بر اسپانیایی اعمال کرد. دورهی دوم در حدود سال 700هجری قمری و حملهی اعراب به اسپانیا اطلاق میشود که باعث دگرگونی بسیاری از الفاظ در این زبان شد، به طوریکه تقریبا 4000 کلمه در اسپانیایی،ریشهی عربی دارند. دورهی سوم در واقع دورهی جاری در زبان اسپانیایی و تاثیراتی است که انگلیسی و کلمات آن با رواج روزافزون تکنولوژی و موج جدید فرهنگی ناشی از آن بر اسپانیایی دارند، میباشد.
ایالات متحده، کشوری با بیشترین تعداد اسپانیایی زبان
با 120 میلیون بومی، مکزیک بزرگترین کشور اسپانیایی زبان است، اما این آمار میتوانند به زودی دستخوش تغییر شوند. تحقیقاتی که برروی رشد جمعیت لاتین تبار صورت میگیرد، نشان میدهد که ایالات متحده تا سال 2050، به بزرگترین خاستگاه اسپانیایی زبانها تبدیل میشود.
اسپانیایی، زبانی ساده برای یادگیری
اسپانیایی را میتوان یکی از راحتترین زبانها برای یادگیری دانست. طبق آمار ارائه شده توسط موسسه خدمات خارجی ایالات متحده، یک انگلیسی زبان به طور میانگین به 23 تا 24 هفته و بین 575 تا 600 ساعت کلاس برای حرفهای شدن در این زبان نیاز دارد. به خاطر سیستم سادهی تلفظ و شباهتهای بسیاری که در الفبا و ساختار اسپانیایی و انگلیسی وجود دارد، انگلیسی زبانها بسیار راحتتر از دیگران به اسپانیایی مسلط میشوند.
علامت سوال و تعجب معکوس
بیشتر زبانها از یک علامت واحد در پایان جملات سوالی استاده میکنند (؟) که این سیستم مدتها پیش برای زبان اسپانیایی هم صادق بود. اما علامت سوال معکوس(¿) در سال 1754 توسط Real Academia Española یا همان آکادمی سلطنتی اسپانیا به زبان اسپانیایی وارد شد که بعدها همین آکادمی علامت تعجب معکوس(¡) را نیز به اسپانیایی معرفی کرد.
باگوشیهای هوشمند همزمان با روی کار آمدن اپلیکیشن اینستاگرام، در سراسر جهان رواج یافت. روزانه عکسهای متفاوتی توسط افراد با گوشیهای مختلف گرفته میشوند و در فضای مجازی پست میشوند. شبکههای اجتماعی بستری بسیار مناسب را برای انتشار تصاویر گرفته شده با موبایل فراهم آوردند . پس از این زمان بود که مفهومی به نام اینفلوئنسر شبکههای اجتماعی روی کار آمد، کسی که با دوربین گوشی خود تصاویر ناب خلق کرده و منتشر میکند.عکس گرفتن با گوشیهای تلفن همراه به این معنا نیست که میتوان به جای دوربینها برای انداختن عکسهای عروسی، فوتوشوتینگ، کنسرتها و دیگر رویدادهایی که در آن جزئیات صحنه اهمیت دارد، از موبایل استفاده کرد. عکاسی حتی آن دسته از کسانی هم که اطلاعات تخصصی در مورد هنر عکاسی ندارند، میتوانند با دوربین موبایل تصاویر خاص و زیبایی بگیرند.
اما امروزه دیگر اکثر افراد حداقل یک گوشی موبایل هوشمند دارند.دسترسی به اینترنت، امکان نصب اپلیکیشنهایی که انجام کارها را برای همه آسانتر کرده است و از همه مهمتر داشتن دوربین از دلایل محبوبیت گوشیهای هوشمند میباشند. این دوربینها ثبت لحظات را در هر زمان و هر جا میسر ساخته اند. بنابراین برای عکسبرداری خوب و پیشرفته، دیگر نیازی به داشتن دوربینهای گران قیمت وحرفهای نیست. در این مقاله نگاهی داریم به عکاسی با دوربین های دیجیتال.
مزایا و معایب عکاسی با موبایل چیست؟
در کنار مزایای بسیار، گوشیهای موبایل معایبی هم دارند.
موارد زیر را میتوان از مزیتهای عکاسی با موبایل شمرد:
● دوربینهای موبایل کوچک و سبک هستند، بنابراین به آسانی میتوان آنها را حمل کرد و از لحظات مختلف عکس گرفت.
● استفاده از آنها راحت است، به طوری که در صورت مشاهده صحنهای که دوست دارید ثبتش کنید، به سادگی موبایلتان را از جیب درآورده و عکس میاندازید.
● به راحتی و در همان لحظه میتوانید لحظهای را که ثبتش کردید با دوستان خود در فضای مجازی به اشتراک بگذارید.
● میتوانید از عکسهایتان بک آپ گرفته و دیگر نگران از دست دادنشان نباشید. این قابلیتی است که در دوربینهای عکاسی وجود ندارد.
از جمله معایب عکاسی با گوشی موبایل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
● با دوربینهای گوشی نمیتوان عکسهای حرفهای گرفت. تنظیم نور یکی از مهمترین فاکتورها در عکاسی حرفهای محسوب میشود. سه قابلیت ایزو، دریچه دیافراگم و سرعت شاتر در تنظیم نور نقش مهمی را دارند که دوربینهای موبایل از این قابلیتها بی بهرهاند.
چگونه میتوانیم با گوشی موبایل عکسهای خوب بگیریم؟
● از آن جایی که همواره با دستهایمان موبایل را میگیریم و هنگام صحبت آن را بر روی پوستمان میگذاریم، معمولا لنز دوربین اصلی و دوربین جلوی موبایلها تمیز نیست و تصاویر کدر و تار انداخته میشوند. به همین خاطر بهتر است قبل از گرفتن عکس، ابتدا لنز دوربین را تمیز کنید.
● فوکوس آن را بر روی شی و یا شخصی که سوژه عکستان است تنظیم کنید تا تصویر واضحتری خلق شود.
● بیش از حد دوربین موبایل را به سوژه نزدیک نکنید.
● از نور طبیعی استفاده کنید. فلاش دوربین موبایل معمولا تصاویر را بیکیفیت میکند·
● از انداختن عکس در زمینه شلوغ پرهیز کنید. انداختن عکس در زمینه خلوت و خالی، سوژه تصویر شما را زیباتر و واضحتر جلوه میدهد.
زبان کرهای زبانی پرطرفدار در دنیا، به خصوص در میان جوانان و نوجوانان میباشد. کشور کرهی جنوبی به خصوص تونسته با رشدی قابل تحسین فرصتهای شغلی بسیاری رو فراهم کنه و بسیاری از افراد به همین دلیل به این کشور میرن و طبیعتا نیاز دارن که زبونشون رو یاد بگیرن. از دلایل دیگهی این محبوبیت میشه به فیلم های جذاب و سریال های پرکشش و همینطور موسیقی کی-پاپ اشاره کرد که خیلی هارو به سمت یادگیری زبان کرهای کشوندن. در این مقاله چند تا از حقایق جالب دربارهی این زبان رو بهتون میگیم تا شاید شما هم ترغیب بشید و برید کرهای یاد بگیرید!
کرهای، زبانی منحصر بفرد
هرچند بعضی از زبان شناسها معتقدن که کره ای تو دستهی زبانهای "آلتائیک" قرار میگیره و یجورایی ریشه در زبان ترکی داره، ولی واقعیت اینه که اصلا اینطوری نیست و کرهای یک زبان کاملا منحصر بفرده و به هیچ گروه زبانیای تو دنیا تعلق نداره.
تاثیر چینی بر کلمات کرهای
همونطور که گفتیم، کرهای به عنوان زبانی منحصر بفرد شناخته میشه، اما به خاطر سابقهی تاریخی ای که در روابط کرهای ها و چینیها وجود داره، بیش از ۶۰٪ از کلمات کرهای ریشه چینی دارن، البته گرامر زبان کرهای کاملا مستقل از زبان چینیه. از ۴۰٪ باقی مونده هم، ۳۵٪ از کلمات اصالت کرهای دارن و ۵٪ شون هم از زبانهای مختلف دیگه گرفته شدن.
فعل همیشه آخر جمله میاد
در زبان کرهای هم مثل زبان فارسی خودمون، همیشه فعل رو آخر جمله قرار میدیم. تو زبانی مثل انگلیسی اول فاعل میاد، بعد فعل و در آخر مفعول قرار میگیره ولی کرهای اینجوریه که اول فاعل میاد، بعد مفعول میاد و در آخر فعل.
سیتسمهای متفاوت برای شمارش
در زبان کره ای دو دسته اعداد داریم ۱_ اعداد چینی کره ای۲_ اعداد بومی کره ای که کاربرد هر کدوم متفاوته
اعداد کره ای چینی برای شمردن پول،تاریخ،دقیقه و شماره تلفن و اعداد بیشتر از ۱۰۰ استفاده می شود
اعداد بومی یا اصیل کره ای برای گفتن ساعت و واحد شمارش استفاده می شود
گویشها کرهیشمالی و جنوبی با هم فرق میکنن
مدت زیادی میشه که دو کشور شمالی و جنوبی از هم جدا شدن و روابطشون هم تیره و تاره! و به تبع این جدایی لغات، تلفظها و گرامر متفاوتی در این دو کشور رواج پیدا کردن!
هفت روش مختلف برای بیان احترام
مثل ژاپنی، کرهای هم سیستم پیچیدهای برای "گرامیداشت" افراد داره و بسته به فردی که بهش اشاره میشه، از کلمات و افعال متفاوتی استفاده میکنن تا دقیقا میزان احترامی که برای اون شخص قائلن رو بیان کنن.
سئول به معنی پایتخت
سئول پایتخت کرهی جنوبی با بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیته. در زبان کرهای سئول دقیقا معنی پایتخت رو میده! خلاصه که در انتخاب اسم واسه پایتختشون خیلی دقیق و صریح عمل کردن!
کرهای تا قرن ۱۵ام الفبا نداشت!
زبان کرهای قدمتی ۱۰۰۰ ساله داره اما، الفبای این زبان تا قرن ۱۵ میلادی شکل نگرفته بود و قبل از اون کرهای ها از کاراکترای چینی برای نوشتن استفاده میکردن.
داستان "چاقوی سوئیسی" در کرهای چیه؟
تو سریال آمریکایی "مک گایور" یه مامور مخفی هست که همیشه یه چاقوی سوئیسی همراهشه، این قضیه تو کرهی جنوبی حسابی ریشه دار شد، به طوریکه به چاقوی سوئیسی تو این زبان میگن "maekgaibeo-kal" !هرچند که kal یک کلمهی اصیل در زبان کرهایه، ولی "مک گایبو" دقیقا اسم شخصیت اصلیه سریاله!
زبان ایتالیایی زبانی زیبا و کهن است که طرفداران بسیاری دارد. ایتالیا کشوری کهن و زیباست که به خاطر غذاها ی خوشمزه و آثار زیبای تاریخی و هنری آن بسیار معروف است.
در این مقاله به معرفی این زبان زیبا و کهن پرداختیم و امیدورایم مورد توج و مفید باشد .
درباره زبان ایتالیایی
زبان ایتالیایی توسط 66 میلیون نفر در سراسر دنیا صحبت می شود، که بیشترشان در ایتالیا زندگی میکنند ( از جمله سیسیلی و ساردینیا). ایتالیایی زبان رسمی کشور ایتالیا، سن مارینو . واتیکان سیتی می باشد. ایتالیایی همچنین( به همراه آلمانی، فرانسوی و رومنش) زبانی رسمی در سوئیس است. ایتالیایی زبانی رایج در فرانسه و جوامع کوچک در کرواسی و اسلوونی است.
ریشه ی زبان ایتالیایی
زبان ایتالیایی مستقیما از لاتین ریشه می گیرد، درست مانند دیگر زبان های لاتین نظیر اسپانیایی، ایتالیایی، کاتالانُ پرتغالی، فرانسوی ، رومانیایی و …
زبان ایتالیایی طی پروسه ای طولانی و تدریجی، که بعد از سقوط امپراطوری رومن در قرن 5 ام آغاز شد، توسعه یافت. بعد از سقوط امپراطوری، شکل بومی و ورنا کولار این زبان نقشی مهم در جامعه و زندگی هر روزه ی مردم داشت. اگرچه برای چند قرن، به خصوص در طول قرون وسطی، لاتین زبان فرهنگی گسترده ای بود که در دانشگاه های اروپایی و تمامی مراسمات و مراحل رسمی کلیسا مورد استفاده قرار میگرفت.
زیر ساخت ایتالیایی مدرن
از منظر تاریخی، میتوان ادعا کرد که لهجه ی توسکانی که سه شعر مهم در سده ی 13 میلادی به آن نوشته شده، ریشه ی زبان ایتالیایی مدرن است.
زبان ایتالیایی که ما امروزه استفاده می کنیم نتیجه ی پروسه ای طولانی از انقلاب ها و جدال هایی است که در سده ی 16 میلادی جریان داشته اند.
گویش ها در زبان ایتالیایی
استفاده از گویش های مختلف در ایتالیا در مقایسه ی باقی کشورهای اروپایی، شکلی منحصر بفرد دارد. حتی امروز هم در بسیاری نقاط ایتالیا از گویش ایتالیایی به عنوان راهی غیر رسمی برای برقراری ارتباط در جوامع مختلف و در بین خانواده ها استفاده می شود.
ساختار زبان ایتالیایی
الفبای ایتالیایی بسیار شبیه به انگلیسی و رومنس می باشد. از 21 حرف در ایتالیایی استفاده می شود. تلفظ در ایتالیایی یکی از مسائل مهم و ابتدایی در یادگیری این زبان است. تلفظ بسیاری کلمات با نوشتار آن اندکی متفاوت است.
ایتالیایی، گرامری آسان و روان برای یادگیری داشته و به خاطر ریشه ی لاتین آن با انگلیسی مشابهات فراوانی دارد که این، امر یادگیری را ساده تر می سازد.
ایتالیایی زبانی کهن و ریشه دار در تمدنی غنی است که یادگیری آن شما را با فرهنگی باستانی و سراسر پر ماجرا آشنا ساخته و امکان شناخت دنیایی جدید را به شما میدهد!